جیمی سانگ (Jimmy Song) توسعهدهنده، نویسنده و کارآفرین مشهور بیت کوین است. او در مقاله جدید خود، علت توازن نداشتن سیستم اقتصادی جهان را شرح داده است و توضیح میدهد که چرا بیت کوین میتواند مشکل را حل کند. این مقاله را در ادامه میخوانید.
سیستم توازن ندارد. همه ما میتوانیم این را در عمارتهای لوکس ثروتمندانِ سانفرانسیسکو ببینیم که فقط چند بلوک با چادرهای بدترکیب بیخانمانها فاصله دارند. بهخوبی میتوانیم این موضوع را در افراد و کسبوکارهای خاصی احساس کنیم که کاری برای جامعه مدنی بهتر انجام نمیدهند، اما مقادیر مضحکی پول بهدست میآورند. میتوانیم این را با دیدن آنهایی درک کنیم که همینطور از سر هوس پول خرج میکنند و آنطرف، وضعیتِ بهشدت دشوار کسانی را شاهد هستیم که بدهی روحشان را تخریب کرده است.

این که این سیستم به افراد خاصی خدمت میکند و بقیه را به نابودی سوق میدهد، حتی برای یک بچه پنج ساله هم واضح است. اما دلیل غیرعادلانه بودن آن کاملاً واضح نیست و این خودش سرچشمه اغلب سردرگمیهای سیاسی است. افراد چپگرا معتقدند ثروتمندان دارند از فقرا سوءاستفاده میکنند. افراد راستگرا هم عقیده دارند فقرا بهخاطر تنبلی خود به این وضع دچار شدهاند. حقیقت چیست؟ چه دارد رخ میدهد و چرا سیستم نامتوازن است؟
پول رایج (فیات) ناعادلانه است
ریشه ناعادلانهبودنِ سیستم فعلی، پول است. این اولین جایی نیست که مردم به آن توجه میکنند، اما تمام تحلیلهای منطقی به آن هدایت میشوند. سیستم ناعادلانه است، چون خودِ پول ناعادلانه است.
برای اینکه درستی این ادعا به شما ثابت شود، بیایید با چیزی شروع کنیم که از چهار ماه پیش شاهدش بودهایم. دولتهای سراسر جهان خیلی راحت ولخرجی کردند. اما آن پولها از کجا میآید؟ چه کسی همه آن بستههای محرک، یارانهها و امتیازها را پرداخت میکند؟ مبالغی که دولتها طی چند ماه گذشته در اقدامات اضطراری برای احیای اقتصاد پرداخت کردند، سرسامآور است. این ارقام بسیار بالاتر از چیزی است که از مالیات جمعآوری میکنند.
دو پاسخ احتمالی برای این ولخرجی دولتها وجود دارد:
- این پول از طرف هیچ شخصِ بهخصوصی نیست (دریافت چیزی بدون پرداخت بها)
- این یک هزینه پنهانی است و مردم بهای آن را با چیز دیگری دادهاند.
پول فیات چگونه کار میکند؟
واقعاً به همین سادگی است؟ آیا میتوانیم به کسی که نیاز به کمک دارد با چاپ پولِ بیشتر کمک کنیم، بدون اینکه پیامدهای بدی در انتظار ما باشد؟ آیا میتوانیم در ازای پرداخت هیچچیز، چیزی بهدست بیاوریم؟
اگر واقعاً به همین سادگی است، یک سؤال روشن ایجاد میشود. اگر دولت بتواند برای پرداخت هزینهی همه چیز، فقط پول چاپ کند، چرا اصلاً مالیات میدهیم؟ اگر بانک مرکزی یا دولت آمریکا میتواند برای احیای اقتصاد ۶ تریلیون دلار خرج کند و این هیچ تأثیر دیگری ندارد، پس چرا ۶۰ تریلیون یا ۳۰۰ تریلیون دلار چاپ نمیکند تا همه مردم آمریکا میلیونر شوند؟
این اتفاق (طبق منطق) رخ نمیدهد و اثبات میکند که نمیتوانیم چیزی بگیریم، اما چیزی در ازای آن ندهیم. دروغ مسخرهای است اگر بخواهیم به مردم این توهم را القا کنیم که برای دریافت خدمات دولتی هیچ هزینهای پرداخت نمیکنند.
برخلاف میل ما، نمیتوانیم بدون پرداخت هزینه، چیزی بهدست بیاوریم. چنین ادعاهایی که مقامات دولتی آنها را ترویج میکنند، در علم اقتصاد برابر است با ادعای ساخت دستگاههای حرکت دائمی در علم فیزیک: غیرممکن است.
بهای چاپ پول از سوی دولت، قدرت خرید کمتر برای مردم است؛ چیزی که آن را «تورم» مینامیم. شاید این سؤال مطرح شود که پس چرا در آمریکا با وجود چاپ پول، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) یا همان میزان رشد قیمتها مدتها بین ۲ تا ۳٪ باقی مانده است؟
دلار چیزی دارد که به آن «امتیاز گزاف» میگویند. امتیاز گزاف نتیجه یک رویداد تاریخی خاص یا به عبارت دیگر، نتیجه جنگ جهانی دوم است. امتیاز گزاف به این معنی است که آمریکا با تبدیل کردن ارز خود به ارز ذخیره جهانی، کالاهای سراسر جهان را با ارز رسمی خودش وارد میکند و کمتر از همه دچار بحران پولی میشود.
سلطه دلار

چیزی که ما به آن امتیاز دلار یا همان هژمونی دلار میگوییم، از طریق موقعیت این ارز در تجارت بینالمللی بهدست میآید. اصلیترین کالایی که با دلار خرید و فروش میشود نفت است و بنابراین هر کشور و شرکتی که بخواهد نفت بخرد، مجبور است دلار ذخیره کند یا وام دلاری بگیرد. بهدلیل کاربرد دلار در خرید نفت، تجارت بینالمللی هم به سمت کار با دلار تمایل پیدا میکند. در نتیجه، نقدشوندگی دلار از هر ارز دیگری بیشتر است. بنابراین، در بحرانهای نقدینگی، مانند چیزی که اکنون شاهدش هستیم، جریان سرمایه بهسمت دلار میرود و این بهمعنای تقاضای بیشتر برای دلار است.
تقاضا برای دلار، تورم آن را خنثی میکند. بهبیان دقیقتر، این روند معکوس میشود. بانک مرکزی ایالات متحده ذخایر دلار را افزایش میدهد تا به تقاضای شدید جهان پاسخ دهد. به این ترتیب، ارزش دیگر ارزها نسبت به دلار کاهش مییابد. به عبارت دیگر، تورمِ دلار به بیرون از مرزهای آمریکا کشیده میشود. اگرچه آمریکا کالاهای زیادی تولید و به سراسر جهان صادر میکند، با استفاده از چیزی که ما به آن «امتیاز گزاف» میگوییم، آمریکا دلار هم صادر میکند و با پولی که خودش چاپ کرده است، کالاهای وارداتی را میخرد.
گسترش یا همان انبساط پولی (بخوانید تسهیل کمی، تسهیلات اعتباری، وام، چاپ پول)، نوعی مالیات پنهان است. یادتان نرود هرگز نمیتوانیم بدون پرداخت بهای یک چیز، آن را دریافت کنیم و تأثیر گسترش پولیِ ۶ تریلیون دلاری، بهمعنای برداشتِ ارزش پول از دارندگان آن است که از نظر مفهومی همان مالیات تلقی میشود. همچنین، از آنجایی که تعداد زیادی از دارندگان دلار در داخل آمریکا حضور ندارند، درعمل دولت آمریکا دارد از کسانی هم که اصلاً در آمریکا زندگی نمیکنند، مالیات میگیرد و این فقط بهخاطر سیاستهای پولی فدرال رزرو است. تمام مردم، شرکتها و کشورهایی که دلار نگهداری میکنند، بدون اینکه بخشی از آمریکا باشند، بهدولت این کشور مالیات میدهند، بدون اینکه خیلی از آنها این موضوع را بدانند.
حکم اخلاقی گسترش پولی را نیکول اورسم (Nicole Oresme)، یکی از فیلسوفان بزرگ قرن ۱۴، توضیح داده است:
هر تغییر در پول… شامل جعل و فریب میشود و همانطور که قبلاً نشان داده شده است، نمیتواند حق فرمانروا باشد. بنابراین، از لحظهای که فرمانروا بهشکل ظالمانه این امتیازِ اساساً غیرعادلانه را بهدست بیاورد، ممکن نیست منفعت آن عادلانه باشد. جدا از این، میزان منفعت فرمانروا قطعاً برابر با میزان زیان جامعه خواهد بود. همانطور که ارسطو میگوید، هر زیانی که فرمانروا به جامعه وارد کند، غیرعادلانه است و این عملِ یک ستمگر است، نه پادشاه. و اگر او دروغی را که معمولاً ظالمان میگویند بگوید، یعنی آن سود را برای منافع عمومی در نظر میگیرد، نباید او را باور داشت، چون ممکن است کت مرا هم غصب کند و بگوید برای خدمات عمومی به آن نیاز دارد.
کلمه چاپ پول، معادلهای بیشماری دارد: «وام»، «بدهی»، «صدور اوراق قرضه» یا هر ابزار مالی دیگری که اشاره به پس دادن پول داشته باشد؛ همه اینها درواقع همان چاپ پول هستند. با شنیدن این معادلها، این توهم ایجاد میشود که ارزش، نه از دارندگان دلار، بلکه از برخی نهادهایی گرفته خواهد شد که پول را قرض میگیرند و بدهیشان را بعداً پس میدهند. این از نظر اخلاقی مانند این است که کت من مصادره و گفته شود بعداً پس داده میشود، چون دولت اکنون به آن نیاز دارد. بهبیان خیلی ساده، من باید برای این حقیقت که دولت به کت من نیاز دارد، تاوان پس بدهم.

دولت هم تاوان میدهد، اما من و شما از آن سودی نمیبریم. این سود به بانک مرکزی و به عبارت دیگر، سهامدارانِ خصوصی و نامعلوم فدرال رزرو میرسد. (برخلاف باور عموم، بانک مرکزی آمریکا یک سازمان تقریباً خصوصی است، اما اغلب بانکهای مرکزی جهان دولتی هستند.) بنابراین، بهنوعی یک نفر هست که با قرض دادن کالای شما سود میبرد! تصور کنید دولت ماشین شما را بهمدت ۶ ماه مصادره کند و به بانکدارانی بدهد که هرگز ندیدهاید و هیچ ارتباطی با ماشین شما ندارند. این چیزی است که وقتی بانک مرکزی ذخایر پولی را گسترش میدهد، اتفاق میافتد. همانطور که اورسم گفت، گسترش پولی، همان مصادره ظالمانه ثروت است. آزادترین و درستترین راه برای هر دولت در پرداخت هزینه خدماتش، میتواند دریافت مالیات از شهروندان باشد؛ مالیاتی کاملاً شفاف، نه پنهانی. مردم بهطور کلی به مالیات علاقه ندارند و بدون دلیل قانعکننده، راضی به پرداخت آن نمیشوند. دولتها در جوامع سختبها (وامگیرنده با وثیقه) این چنین عمل میکنند، چون نمیتوانند بدون اعتراض مردم، مالیات زیادی دریافت کنند.
در حقیقت دولتها بهجای اینکه به شما بگویند مالیات بدهید، آن را خیلی محرمانه و از طریق تورم از شما میگیرند. بهوسیله این مکانیزم، از یک طرف مالیاتِ مستقیم کمتری گرفته میشود و از طرف دیگر خدمات دولتی بیشتری ارائه خواهد شد. سیاست انبساط پولی روزنهای است که هر دولتی طی ۵۰ الی ۱۰۰ سال اخیر برای دریافت مالیات از آن استفاده کرده است.
بیت کوین چه تفاوتی دارد؟
بیت کوین دو خصوصیت منحصر بهفرد دارد که با آنها تبدیل به سیستمی بسیار عادلانه شده است. اول از همه، جعل کردن آن تقریباً غیرممکن است. هرکس که بلاک چین بیت کوین را دریافت کند و به یک فول نود (full node) تبدیل شود، بهراحتی میتواند بررسی کند که بیت کوینها واقعی باشند (نکته: BCH و BSV بیت کوین نیستند.) بنابراین، بیت کوین بهراحتی قابل تشخیص است و نمیتوان آن را جعل کرد.
دوم اینکه، تعداد بیت کوینهای موجود از ابتدا مشخص شده است و تورمی کردن آن غیرممکن است. برای دستکاری تورم، کل جامعه فول نودها (بهصورت مستقیم) و دارندگان بیت کوین (بهصورت غیرمستقیم) باید با آن موافقت کنند (که این کار را نخواهند کرد.) بنابراین، ذخایر بیت کوین محدود است.

این دو ویژگی که از آنها نام برده شد، اخذ مالیات ضمنی/پنهانی را بسیار دشوار میکنند و ما را بهسمت دولتی باز و درستکار سوق میدهند. با بیت کوین دیگر هیچ فرمانروایی نمیتواند برای تأمین مالی برنامههایش پول چاپ کند. دولت باید درآمد سالهای قبل را ذخیره کند، از برنامههای دیگر کم کند یا با مردم صادق باشد و علنی از آنها مالیات بگیرد. با وجود بیت کوین، روزنهای که آمریکا با آن پول چاپ میکند و از تمام دارندگان دلار مالیات میگیرد، بسته میشود و مخارج باید از درآمد تأمین شود.
بینش اورسم که میگوید پول متعلق به هر کسی است که مالک آن است، یک حقیقت بنیادین را آشکار میکند: انبساط پولی حقوق مالکیت هر کسی را که دارنده پول است، نقض میکند. بیت کوین اولین پولی است که به آرمان اورسم جامه عمل میپوشاند: پول متعلق به دارنده پول است و نهادها نمیتوانند با خشونت و تهدید آن را طلب کنند. بیت کوین اولین پولی است که سوءاستفاده پولی از سمت نهادها را غیرممکن کرد. افزایش تورم بیت کوین بدون رضایت همه ممکن نیست. براساس استاندارد بیت کوین، تنها راه دولتها برای افزایش درآمد، جلب رضایت عموم برای کسب مالیات خواهد بود، نه دزدی پنهان از طریق تورم.
جمعبندی
سیستم پولی فعلی جهان نوعی ظلم است. فدرال رزرو یک سازمان مستقل است و مسئولیتی در قبال رأیدهندگان ندارد. بدتر از آن، سیستم پولی بر پایه دلار بهمعنای صادر شدن تورم برای مردم خارج از آمریکا است. هژمونی دلار یک سیستم ظالمانه است، جایی که ثروت جهان بهدست یک سازمان کنترل میشود و این سازمان میتواند بدون رضایت هیچکس، مالیات دریافت کند. شعار انقلاب آمریکا «بدون وجود نماینده، مالیات هرگز» بوده است. یک سازمان از تمام دنیا مالیات میگیرد؛ سازمانی که درون آن افراد ثروتمند و قدرتمند نماینده هستند. زمان پایان فدرال رزرو فرا رسیده است.

این اولین بار نیست که چنین صحبتهایی مطرح میشود. ران پال (Ron Paul)، یکی از بزرگترین سیاستمداران آمریکا، یک دهه پیش در این باره یک کتاب نوشته است. اما حالا، ما این امکان را داریم تا بدون کمک سیستم سیاسی شکستخورده آمریکا، کاری برای خودمان انجام دهیم. ما میتوانیم بیت کوین بخریم و استقلال پولی خود را اعلام کنیم. عدالت واقعی با عدالت اقتصادی بهدست میآید. عدل یعنی سیستمی که نامتوازن نباشد. بیت کوین سیستم را بهسمت شایستهسالاری سوق میدهد. بیت کوین بیعدالتیِ سیستماتیک را نابود میکند.
چیو صادقانه بگم ب بایننس
چی بهش ایمیل کنم ک اجازه برداشت بده
سلام خسته نباشین بایننس چند وقته داره برای تراکنشام چه ترید چه خریدو فروش ی پیام بهم میده نمیذاری انجام بدم متن پیامش اینه:
apologies but we are unable
to provide servises toyou as per our teams of use
سلام با آیپی ایران وارد شدید؟
احتمال داره حسابتون مسدود شده باشه
اگر میتونید برداشت بزنید برداشت کنید دارایی رو
اگر اجازه برداشت هم نمیده به پشتیبانی بایننس پیام بدید و موضوع رو صادقانه بهشون بگید. احتمالاً اجازه میدن برداشت کنید.
بحث مربوط به دلار تا اندازه ای درسته، ولی در مورد بیت کویین ، به زمان بیشتری برای قضاوت نیاز داریم. چون اولا بیت کویین یک کالا است که همین الان داره با دلار ارزش گذاری میشه، (مثل نفت), ثانیا باز هم سرمایه دارها هستن که این کالا رو در اختیار دارن.
گردش مالى دنيا پيچيده تر از اين مباحث است
امپرياليسم افتصاد جهان را چنان در صد سال گذشته به بند كشيده كه ما نياز به اسلحه اى برنده تر از ارزديجيتال نياز داريم . همين الان مالكان اصلى بيت كوين بانك داران هستند. به عيان ميبينيم چطور با حركات مات كننده تمام معادلات را بهم ميزنن
درسته. الان هم که میگن بیت کوین نهنگ ها داره. اینا از کجا معلوم کار همین بانک های الانو نکنن؟؟
این واژه امپریالیسم رو یه زمانی توی کشورای سوسیالیست کمونیست زیاد تکرار میکردن تهش هم فهمیدن دارن اشتباه میکنن هیچ ربطی نداشت. افرادی مث ایلان ماسک از صفر شروع کردن و لیاقت داشتن به جاهای بالا رسیدن. هر کسی طبق توانش میتونه رشد کنه، این مملکت خودمون کل افراد میخوان با دلالی به ثروت برسن
بسیار عالی و مفید
سلام… ممنون بابت مقاله
من همون سه سطر اول مقاله متوقف شدم و با خودم فکر کردم اگه کسانی که ارز دیجیتال دارن یک جامعه در نظر بگیریم چه کسی درین جامعه میتونه اعمال قدرت کنه؟ خب جوابش مشخصه . بعد از خودم پرسیدم اگه کسی که قدرت دستشه آدم لایقی نباشه و اعتقادی به شرافت نداشته باشه چه اتفاقی میوفته؟ بازم جوابش مشخصه … نتیجه گیری نمیکنم و نمیگم که جایی که ثروت و ذات قدرت طلب و طمعکار با هم تلاقی پیدا کنن دوباره به توزیع غیر متوازن میرسیم … امیدوارم نهنگها انسانهایی شریف و مردم دوست باشن … چندین ماهه دارم مطالعه میکنم ولی همچنان میبینم اگه شرایط اقتصادیم خوب بود هرگز به سرمایه گذاری در ارز دیجیتال فکر نمیکردم … جسارت من رو ببخشید قطعا هنوز نیاز به تحقیق و مطالعه دارم
عالي مثل هميشه
ضمن تشکر مطلب خوبی بود
اینکه کنترل چاپ پول از حاکمان گرفته بشه و یک سیستم مستقل که تورم چاپ پول نداره جایگزینش بشه ایده خوبیه
اما چند تا نکته مهم هست که باید در نظر گرفته بشه
1 – فکر کنیم الان دلار از مرکزیت معاملات جهانی حذف بشه خوب باید یک پول دیگه حالا یا تومان یا پوند لیر روبل ین فرانک و … باید جایگزینش بشه که اکثریت مردم و کشورهای دنیا برای معامله قبولش داشته باشند
2 – پس اگر باز یک ارز دیگه جای دلار قرار بدیم باز بر میگردیم سر خونه اولمون و همون ایرادی که از دلار میگرفتیم
3 – ایرادی که به عنوان چاپ دلار بدون پشتوانه گرفته میشه در کلیتش حرف درستی هست ولی اولا دلاری که چاپ میشه همچین بدون پشتوانه نیست مثلا یک دلار که چاپ میشه درصدیش رو دولت امریکا از ثروت و خدماتش و که داره پشتیبانی میکنه و درصدیش رو به دیگر کشورها تحمیل میکنه و این سیستم پذیرفته شده ای هست که از بعد از جنگ دوم جهانی کشورهای پذیرفتن و این نقطه ضعف رو هم خودشان خبر دارند ولی جایگزنی قابل اطمینانی برای دلار تا امروز نداشتن و این بهای هست که تا به امروز حاظر بودن بخاطر این سیستم پرداخت کنند
4 – در مورد بیت کوین این ارز بجز تعداد بسیار کمش به خاطر طراحیش بسیار کند شبکه اش کاربردی نیست الان شما بخواهید باهاش معاملات یک کشور مثل ایران رو در یک روز انجام بدید بعلت تعداد بالای تراکنش ها بحدی سرعت شبکه پایین میاد که برای تایید هر تراکنش ساعتها مردم باید منتظر بمونند عملا برای استفاده روزمره کاربردی نیست
5 – مطمعنا و بدون شک ارزهای دیجیتال جایگزین ارزهای سنتی میشن اما بیت کویین شرایط استفاده روزمره رو نداره و ارزهای دیگر دیجیتال که در اینده میان این کار رو انجام میدم
اما بیت کوین به عنوان سر اغاز این جنبش و برای معاملات سفته بازی به احتمال زیاد باقی خواهد ماند و پتانسیلش رو داره که قیمتش بالاتر هم بره
حرفتون کاملا منطقیه ولی پیشرفت تکنولوژی بسیار بسیار سریعتر از حد انتظار هست تا همینجا هم ما اتریوم دو رو میشناسیم که با وجود غیرمتمرکز بودن میتونه تا ۱۰۰۰۰۰ تراکنش رو تو ثانیه انجام بده ایوتا در آینده کاملا غیرمتمرکز خواهد شد فناوری هشگراف از اون طرف نانو و … یک تضعیف دلار و یک رشد برای بازار کریپتو و گذشت زمان لازمه تا این فناوری های عالی خودشونو اثبات کنن و خودشونو به مارکت کپ بیتکوین نزدیک کنن و یا حتی جای بیتکوین رو هم بگیرن مشکل کندی فناوری بلاکچین تو اینده با فناوری های مشابه حل میشه ولی مشکل عدم درک مردم جهان از اینکه دولتها با چاپ پول تو روز روشن با فانوس ازشون دزدی میکنن حالا حالاها حل نمیشه روزی رو میبینم که بحران ۲۰۰۸ بدتری رخ میده و با سقوط ارزش دلار یوان دیجیتال یا دلار دیجیتال که قابلیت چاپ و کنترل رو دارن دوباره برای چندین سال ارز واسطه جهان میشن لازم باشه برای جذب اعتماد حتی طلا رو پشتوانه قرار میدن و بعد که اونکه ارز جا افتاد پشتوانه رو حذف میکنن و چاپگرا رو روشن میکنن چیزی که تو تاریخ بارها اتفاق افتاده فرقش اینه قدیما تو چاپ پول محدودیت داشتن الان با یه دکمه رو کامپیوتر تریلیون تریلیون پول رو تو کسری از ثانیه چاپ میکنن عمق فاجعه از اینجا روشنه!!!
یکی از بهترین روانترین ساده ترین و مهمترین مطالبی بود که تو عمرم خوندم دمتون گرم همین مقاله شما یعنی دلیل رشد خیره کننده بیتکوین تو 10 سال اخیر ولی متاسفانه بعضی از مردم ساده تر از این غارنشینی هستن که عکسشو گذاشتین تو همین ایران خودمون میدونین چقدر ادم ساده لوح هست که میبینه ریال بی ارزش میشه میره به جای طلا و بیتکوین دلار میخره از چاله میفته تو چاه تازه بهش هم میگی قضیه چیه حرف از نابودی دلار میزنی به این ملت هزار جور مسخرت میکنن میگن طرف دیوانست مگه میشه دلار نابود شه!!!!!
مشکل مقیاس پذیری بیتکوین باید حل بشه و باید یه راهی برای پرداخت های خرد با کارمزد ناچیز به وجود بیاد وگرنه بیتکوین نمیتونه نقش پول رو ایفا کنه و دولتهایی مثل چین دوباره با یه ارز دیجیتال مسخره سر دنیارو کلاه میزارن مردم باید بدونن پول نباید چاپ بشه اینو بدونن و از پولی استفاده کنن که نشه چاپش کرد 90 درصد مشکلات این کره خاکی حل میشه!!!
بنظر شما بیت کوین عادلانه توزیع شده ؟! طلا چطور؟ چطور متوجه شدین به نقشه گنج دست پیدا کردین درحالی که بقیه درنادانی به سر میبرند؟ آیا شما نیاز به تاییدیه ملت دارین ؟ و الی آخر …
ناعادلانه توزیع شدن بهتره یا چیزی که نامحدود توسط یه عده دزد چاپ بشه؟ نادان کسیه که چیزی که چاپ میشه نگه میداره! کاملا مشخصه که هیچکدوم خوب نیست ولی هر چی باشه طلا و بیتکوین شرف دارن به چیزی که نامحدود چاپ میشه و فقیرو فقیرتر و ثروتمندو ثروتمندتر میکنه. بهترین حالت به نظر شما چیه این سیستم محکوم به فناست دنیا به یک تحول پولی و مالی نیاز داره راهکار منطقی اینه که دولت بیاد ارز دیجیتالی رو بسازه که قابلیت چاپ نداشته باشه و اونو با پولی که مردم دارن تعویض کنه این عادلانه میشه؟ ولی دولتها تن به چنین کاری نمیدن این کار فرقی با حفظ همین سیستم و چاپ نکردن حتی یک اسکناس نداره!
عالی بود