آوالانچ (Avalanch) چیست؟ همه چیز درباره ارز دیجیتال AVAX

آوالانچ (Avalanche) یکی از رقبای اتریوم است که که وعده داده نه تنها سریعتر از رقبای خود باشد، بلکه مشکلات قدیمی بلاک چینها مانند مقیاسپذیری و تمرکززدایی را نیز حل کند. این پلتفرم که با نماد AVAX شناخته میشود، با معماری منحصربهفرد خود، راه تازهای برای ساخت و توسعه برنامههای غیرمتمرکز گشوده است. در این مقاله، میخواهیم با فناوری آوالانچ که برخی آن را آغازگر نسل سوم بلاک چینها میدانند، آشنا شویم. از معماری پیچیده اما هوشمندانه آن گرفته تا کاربردهای عملی و آیندهای که برای دنیای مالی غیرمتمرکز ترسیم میکند، همه را در این مقاله به زبانی ساده بررسی میکنیم.
آوالانچ (Avalanche) چیست؟
آوالانچ یک پلتفرم بلاکچین است که با هدف حل مشکل سهگانه بلاک چین (مقیاسپذیری، امنیت و تمرکززدایی) طراحی شده و از مکانیزم اثبات سهام (Proof of Stake) منحصربهفردی استفاده میکند. این پلتفرم مانند اتریوم از قراردادهای هوشمند برای اجرای برنامههای غیرمتمرکز (dApps) پشتیبانی میکند. از آنجا که قراردادهای هوشمند آوالانچ به زبان سالیدیتی نوشته میشوند که در اتریوم نیز استفاده میشود، این پلتفرم میتواند با یکپارچهسازی اکوسیستمهای مختلف امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، از جمله پروژههای تثبیتشدهای مانند آوی (Aave) و کرو (Curve)، تعاملپذیری بیشتری بین بلاکچینها ایجاد کند.
آوالانچ اولین پلتفرم قرارداد هوشمندی است که میتواند تراکنشها را در کمتر از یک ثانیه نهایی کند. این شبکه قابلیت پردازش بیش از ۴,۵۰۰ تراکنش در ثانیه را دارد و این قابلیت آن را به یکی از سریعترین بلاک چینهای موجود در بازار تبدیل کرده است.
توکن بومی شبکه آوالانچ، AVAX نام دارد که نقش محوری در سیستم حاکمیتی این پلتفرم ایفا میکند. از AVAX برای پرداخت کارمزد تراکنشها و هزینههای گس، تعامل با قراردادهای هوشمند و پرداخت پاداش سهامگذاری استفاده میشود. علاوه بر این، دارندگان AVAX میتوانند با سهامگذاری توکنهای خود در رأیگیریهای مربوط به تغییرات شبکه مشارکت کنند.
پیش از آنکه به بررسی آوالانچ بپردازیم، بد نیست نگاهی به تاریخچه بلاک چین داشته باشیم تا ببینیم بلاک چین نسل سوم چیست و آوالانچ چگونه آغازگر این نسل از شبکههای غیرمتمرکز شده است.
تاریخچهای مختصر از بلاک چینها

برای درک ارزشی که شبکه آوالانچ ارائه میکند، لازم است نگاهی به سیر تکاملی فناوریهای بلاک چین داشته باشیم.
بلاک چین نسل اول (نسخه ۱.۰)
بیت کوین با ایجاد یک سیستم پرداخت قدرتمند و غیرمتمرکز، ارزش بلاک چینها و تمرکززدایی را نشان داد. با این حال، شبکه بیت کوین در هر ثانیه فقط میتواند تعداد اندکی از تراکنشها را پردازش کند و معماری این شبکه بهصورتی است که تنظیم و تطبیق کد پایهی (codebase) آن را برای هر کاربردی بهغیر از پرداختهای دیجیتالی دشوار میکند. یعنی از بیت کوین نمیتوان برای کاربردی بهجز پول و ذخیره ارزش بهره برد. تعدادی دیگر از پلتفرمهای بلاک چینی کد پایه بیت کوین را، با برخی تغییرات جزئی، کپی کردهاند تا کوین خود را عرضه کنند که از جمله آنها میتوان به لایت کوین اشاره کرد. اغلب این تلاشهای تقلیدکارانه هیچ ارزشی از لحاظ فنی و تجاری به این بلاک چین اضافه نکرده است. امروزه، ارمغان و ارزش اصلی بیت کوین نقشی است که این ارز دیجیتال بهعنوان یک ذخیره ارزش و سرمایه ایمن در برابر تورم پولهای ملی دارد.
بلاک چین نسل دوم (نسخه ۲.۰)
در سال ۲۰۱۳، اتریوم ایده نوآورانهای را عرضه کرد: استفاده از یک اپلیکیشن غیرمتمرکز (اتریوم) برای ایجاد و استفاده از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز جدید یا همان قراردادهای هوشمند (smart contract). پیش از آن، ایجاد یک اپلیکیشن غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین بدون راهاندازی بلاک چینی مجزا و مختص به آن، غیرممکن بود. اتریوم آغازگر موج عظیمی از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز، از جمله اپلیکیشنهای امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) بود.
بیشتر بخوانید: Ethereum چیست؟
بلاک چین نسل سوم (نسخه۳.۰) و آوالانچ
آوالانچ نیز مانند بیت کوین و اتریوم، الگوهای جدیدی به جهان بلاک چین عرضه میکند. برخلاف سایر شبکههای بلاک چین که فقط یک بلاک چین و یک مجموعه اعتبارسنج دارند، اولانچ شبکهای ناهمگن از تعداد زیادی بلاک چین و مجموعههای مختلفی از اعتبارسنجها است.
درست همانطور که اتریوم به افراد اجازه میدهد تا اپلیکیشن غیرمتمرکزی ایجاد کنند که با یک قرارداد هوشمند تعریف شده است، آوالانچ نیز به افراد اجازه میدهد تا اپلیکیشنهای غیرمتمرکزی راهاندازی کنند که یک ماشین مجازی (Virtual Machine) آنها را تعریف میکند. اما برخلاف اتریوم، در آوالانچ، هر اپلیکیشن غیرمتمرکز روی بلاک چین مستقل خود اجرا میشود و هر بلاک چین توسط یک زیرشبکه (Subnet) بررسی و اعتبارسنجی میشود؛ زیرشبکه مجموعهای پویا و سفارشی از اعتبارسنجها است. با استفاده از این ویژگی میتوان بلاک چینهایی خصوصی ایجاد کرد.
آوالانچ فقط پلتفرمی برای ایجاد اپلیکیشنهای غیرمتمرکز سفارشی نیست، بلکه از ایجاد و معامله داراییهای هوشمند دیجیتال نیز در پلتفرم خود پشتیبانی میکند. یعنی هر کس میتواند توکن اختصاصی خود را برای بلاک چین خود بسازد. در این شبکه، دارایی میتواند مجموعهای از قوانین پیچیده و سفارشی داشته باشد که خصوصیات آن را تعریف میکنند (مثلاً، «توکنی که تا سال آینده نمیتوان آن را معامله کرد»). این ویژگی به کاربران اجازه میدهد تا کارآیی و عملکرد موردنظر خود را به دست آورده و در چارچوب قوانین به کار خود ادامه دهند.
آوالانچ اولین شبکه بلاک چینی است که از فناوری اجماع اولانچ استفاده میکند؛ خانوادهای جدید از پروتکلهای اجماع که در سال ۲۰۱۸، محققان سیستمهای توزیعشده آنها را ایجاد کردند. این شبکه توانایی پردازش هزاران تراکنش را در ثانیه دارد و تراکنشها را بهطور دائمی و در چند ثانیه نهایی میکند، ویژگی خاصی که باعث میشود این شبکه برای پرداختهای فوری مناسب باشد. آوالانچ را میتوان برای دستیابی به اجماع استفاده کرد، نه فقط برای بلاک چینهای خطی بلکه برای بلاک چینهایی که بهشکل گرافهای جهتدار غیرمدوّر (Directed Acyclic Graph) هستند.
Avalancheاز الگوریتم اثبات سهام (Proof-of-Stake) بهره میبرد. این الگوریتم به دهها هزار اعتبارسنج اجازه میدهد تا با مصرف کمترین حد انرژی بهطور مستقیم در این سیستم مشارکت داشته باشند.
در بخش بعدی مقاله، معماری، نوآوریها و قابلیتهای آوالانچ را با جزئیات بیشتری توضیح خواهیم داد.
معماری بلاک چین آوالانچ
در شبکه بیت کوین، اتریوم و بیشتر ارزهای دیجیتال، همه اعتبارسنجها موظف هستند از قوانین مشخص پروتکل پیروی کنند. در آوالانچ اما، هر بلاک چین میتواند قوانین دلخواه خود را اجرا کند. زیرشبکه (Subnet یا Subnetwork) مجموعهای پویا از اعتبارسنجهایی است که برای دستیابی به اجماع در مورد وضعیت مجموعهای از بلاک چینها با یکدیگر همکاری میکنند. هر بلاک چین دقیقاً با یک زیرشبکه اعتبارسنجی و پردازش میشود. هر زیرشبکه میتواند بهدلخواه تعدادی بلاک چین را اعتبارسنجی و تأیید کند. همچنین، هر نود (node) میتواند عضوی از چندین زیرشبکه دلخواه باشد.
زیرشبکه نحوه عضویت خود را مدیریت میکند و میتواند برای اعتبارسنجهای شرکتکننده، داشتن ویژگیهای خاصی را الزامی کند. این خصوصیت بسیار کاربردی است و در ادامه جزئیات بیشتری در مورد امکاناتی که ایجاد میکند، بیان خواهیم کرد.
زیرشبکه خاصی به نام زیرشبکه پیشفرض یا دیفالت (Default Subnet) وجود دارد که بلاک چینهای درونساخته اولانچ را اعتبارسنجی و تأیید میکند. تمامی اعضای تمام زیرشبکهها نیز باید عضوی از زیرشبکه پیشفرض باشند. برای عضویت در زیرشبکه پیشفرض، فرد باید چند توکن آواکس (AVAX) سهامگذاری کند. به عبارت دیگر، تمام اعتبارسنجهای تمام بلاک چینها باید بلاک چینهای درونساخته آوالانچ را اعتبارسنجی و توکنهای آواکس را در آن سهامگذاری کنند.
مطابقت با قوانین
معماری زیرشبکه آوالانچ بهشکلی طراحی شده است که مطابقت با قوانین را قابلکنترل میکند. همانطور که پیشتر اشاره شد، روی اولانچ میتوان هر چیزی را ایجاد کرد و زیرشبکه میتواند از اعتبارسنجهای خود بخواهد مجموعهای از الزامات دلخواه را رعایت کنند. مثلاً یک بلاک چین میتواند این قوانین را برای خود در نظر بگیرد:
- اعتبارسنجها باید در کشوری مشخص سکونت داشته باشند.
- اعتبارسنجها باید مراحل شناخت مشتری (KYC) را طی کنند.
- اعتبارسنجها باید مجوز ویژهای داشته باشند.
در صورتی که در یک بلاک چین دیگر هیچ قوانینی تعیین نشده است.
پشتیبانی برای بلاک چینهای خصوصی
با استفاده از شبکه آوالانچ ، میتوان زیرشبکهای ایجاد کرد که فقط برخی اعتبارسنجها با الزامات ازپیشتعیینشده قادر به پیوستن به آن باشند. به این ترتیب، امکان ایجاد زیرشبکهای خصوصی که محتوای بلاک چینهای آن فقط برای این اعتبارسنجها قابلمشاهده باشد، وجود دارد.
تفکیک سلیقهها
در یک شبکه ناهمگن بلاک چین، برخی اعتبارسنجها، بهعلت علاقه نداشتن به برخی بلاک چینهای خاص، مایل نیستند آنها را اعتبارسنجی و تأیید کنند. مدل زیرشبکه بهجای اینکه اعتبارسنجها را مجبور کند که به بررسی وضعیت هر کدام از بلاک چینها بپردازند، به آنها اجازه میدهد تا فقط به اعتبارسنجی بلاک چینهایی مشغول باشند که برایشان اهمیت دارند. این ویژگی کار را برای اعتبارسنجها آسان میکند.
الزامات خاص اپلیکیشنها
امکان دارد اپلیکیشنهای مختلف مبتنی بر بلاک چین از اعتبارسنجها بخواهند ویژگیهای خاصی داشته باشند. بهعنوان مثال، فرض کنید اپلیکیشنی وجود دارد که به توان محاسباتی زیادی از CPU یا RAM احتیاج دارد. زیرشبکه میتواند اعتبارسنجها را به استفاده از تجهیزات سختافزاری خاصی ملزم کند تا اپلیکیشن بهعلت کُندبودن اعتبارسنجها دچار ضعف در عملکرد نشود.
انواع بلاک چینهای درونساخته در آوالانچ
همانطور که پیش از این اشاره شد، اولانچ شبکهای از بلاک چینها است. سه بلاک چینِ درونساخته در این شبکه وجود دارند. زیرشبکه پیشفرض، این بلاک چینها را سنجش و تأیید میکند.
X-Chain
بلاک چین X-Chain بهعنوان پلتفرمی غیرمتمرکز برای ایجاد و معامله داراییهای هوشمند دیجیتال عمل میکند. حرف X در نام این بلاک چین از اصطلاح انگلیسی مبادلهی (eXchanging) داراییها گرفته شده است. یک دارایی هوشمند دیجیتال نمایندهای از شیئی در جهان واقعی، مانند سود سهام یا اوراق قرضه، است. همچنین، مجموعهای از قوانین بر رفتار دارایی هوشمند دیجیتال حاکم هستند، مانند «تا فردا نمیتوان آن را معامله کرد» یا «فقط میتوان آن را برای شهروندان آمریکایی فرستاد».
یکی از داراییهایی که روی X-Chain معامله میشود توکن AVAX است که توکن بومی شبکه آوالانچ به شمار میرود. هنگامی که فردی تراکنشی به بلاک چینی میفرستد که روی شبکه آوالانچ ساخته شده است، کارمزد تراکنش را در قالب آواکس پرداخت میکند. در حال حاضر، هیچ کارمزدی برای تراکنشها در نظر گرفته نشده است اما در آینده، کارمزد تراکنشها نیز مشخص میشوند.
P-Chain
P-Chain بلاک چین دیگری است که در شبکه آوالانچ ایجاد شده است و میتواند اَبَردادههایی را در مورد شبکه اولانچ مدیریت کند. P در نام این بلاک چین از اولین حرف از واژه انگلیسی پلتفرم (Platform) گرفته شده است.
کاربران از طریق API این بلاک چین میتوانند زیرشبکه ایجاد کنند، به زیرشبکهها اعتبارسنج اضافه کنند و بلاک چین بسازند.
C-Chain
آخرین بلاک چین درونساخته آوالانچ C-Chain است که حرف C در نام آن از حرف اول واژه انگلیسی قرارداد (Contract) گرفته شده است.
C-Chain نمونهای از ماشین مجازی اتریوم است که بر اساس آوالانچ کار میکند. کاربر میتواند با استفاده از API این بلاک چین، روی آن قراردادهای هوشمند ایجاد کند. درواقع، انجام هر کاری که میتوان روی شبکه اتریوم انجام داد، با استفاده از API بلاک چین C-Chain نیز امکانپذیر است.
آوالانچ چگونه کار میکند؟
پروتکلها در خانواده اولانچ از طریق رأیگیری مکرر و گرفتن نمونه از رأیگیریها کار میکنند.
هنگامی که یک اعتبارسنج در تلاش است که تعیین کند آیا یک تراکنش باید پذیرفته یا مردود شود، از زیرمجموعهای تصادفی و کوچک از اعتبارسنجها میپرسد که نظر آنها در مورد پذیرش یا رد تراکنش موردنظر چیست. اگر تراکنش به عقیده اعتبارسنج نامعتبر و مردود باشد یا اعتبارسنج تراکنش متناقضی را ترجیح بدهد، این تراکنش را مردود اعلام میکند. در غیر این صورت، اعتبارسنج با پذیرش این تراکنش موافقت میکند.
درصورتیکه پاسخ بخش اعظم (آلفا) و بهحدنصابرسیدهای از اعتبارسنجها این پاسخ را بدهند که تراکنش باید پذیرفته شود، اعتبارسنجهای دیگر نیز این تراکنش را میپذیرند؛ به عبارت دیگر، اگر در آینده، نظر این اعتبارسنجها در مورد قابلقبولبودن تراکنش پرسیده شود، پاسخ آنها این است که تراکنش باید پذیرفته شود. به همین ترتیب، درصورتیکه پاسخ بخش اعظم و بهحدنصابرسیدهای از اعتبارسنجها این باشد که تراکنش باید مردود شود، اعتبارسنجهای دیگر نیز ترجیح میدهند این تراکنش را رد کنند.
اعتبارسنج این فرایند نمونهگیری را بهاندازهای تکرار میکند که بخش اعظم و بهحدنصابرسیده یا همان آلفای اعتبارسنجها پاسخی یکسان در خصوص پذیرش یا رد تراکنش در دورههای متوالی، موسوم به بتا (beta)، ارائه دهند.
در حالت عادی، اگر تراکنشی هیچ مخالفی نداشته باشد، خیلی سریعتر نهایی میشود. در صورت تناقض تراکنشها، اعتبارسنجهای صادق بهسرعت متحد شده و یکی از تراکنشهای متناقض را انتخاب میکنند. سپس، حلقه بازخوردی مثبت آغاز میشود و تا زمانیکه تمام اعتبارسنجهای صادق تراکنش انتخابشده را بپذیرند، ادامه پیدا میکند. در نهایت، این تراکنش، موردقبول واقع شده و سایر تراکنشهای متناقض رد میشوند. آوالانچ نام خود را از این ویژگی آبشارمانند وام گرفته است. واژه «آوالانچ» در زبان انگلیسی بهمعنای بهمن است.
پارامترهای سیستم اولانچ با احتمال بالا تضمین میکنند که اگر هر اعتبارسنج صادقی تراکنشی را بپذیرد یا رد کند، تمام اعتبارسنجهای صادق دیگر نیز آن تراکنش را میپذیرند یا رد میکنند.
تفاوت آوالانچ با بلاک چینهای دیگر چیست؟

بهگفته امین گان سیرر (Emin Gün Sirer)، دانشمند علوم کامپیوتر و بنیانگذار آوالانچ ، اصلیترین وجه تمایز اولانچ با پروژههای دیگر، نوع اجماع (توافق) بر سر قوانین شبکه است. برای نشاندادن وجه تمایز آوالانچ، بهتر است بررسیای اجمالی روی سیر تکامل پروتکلهای اجماع داشته باشیم.
پروتکل ابتدایی بیت کوین در بسیاری از بلاک چینها مورد استفاده قرار میگیرد که به آنها پروتکلهای خانواده ناکاموتو (Nakamoto) میگوییم. این پروتکلها مبتنی بر فرایندی به نام استخراج (اثبات کار) هستند. استخراج به محاسباتی بیفایده نیاز دارد که لازمه آن صرف انرژی بسیار زیاد است.
آژانس بینالمللی انرژی، حداقل میزان انرژی مصرفی برای استخراج ارزهای دیجیتال را برابر با انرژی مصرفی در کل کشور ایرلند برآورد میکند. در نتیجه، سیستمهای مبتنی بر پروتکل ناکاموتو دائما بخش زیادی از ارزش اکوسیستم خود را به شرکتهای تولیدکننده انرژی میدهند. برای حفظ امنیت سیستمهای اثبات کار، دستگاههای ماینر را هرگز نمیتوان خاموش کرد. بنابراین، این مصرف سرسامآور انرژی نیز هرگز پایان نخواهد یافت. اساساً استخراج بلاک فرایند دشواری است؛ از این رو، نهاییشدن تراکنشها در پروتکلهای ناکاموتو بسیار کُند صورت میگیرد. حدود یک ساعت طول میکشد تا یک تراکنش بیت کوین نهایی شود و این تأخیر زمانی حتی با پیشرفت فناوری نیز بهبود پیدا نمیکند.
پروتکلهایی هم که برای رفع مشکل مقیاسپذیری ارائه شدهاند، از جمله PBFT، Libra’s HotStuff، Hedera Hashgraph، HyperLedger و Tendermint/Cosmos همگی مبتنی بر رأیگیری از همه اعضا هستند. این پروتکلها اغلب یک رهبر تعیینشده دارند که آغازگر فرایند تصمیمگیری و یک سری دوره ایجاد ارتباط بین تمام اعضا است. این فرایند ذاتاً پرهزینه است. علاوه بر این، برای ایجاد ارتباط بین همه اعضا به پیامهایی با فرمول O(N۲) نیاز است که در این فرمول N تعداد شرکتکنندگان محسوب میشود. از این رو، پروتکلهای کلاسیک قادر به ایجاد هماهنگی بین تعداد زیادی از شرکتکنندگان نیستند. بهعنوان مثال، لیبرا (Libra) نمیتواند بیش از ۱۰۰ شرکتکننده (نود) در شبکه خود بپذیرد.
بیشتر بخوانید: اثبات انجام کار و اثبات سهام چه تفاوتهایی دارند؟
ویژگیهای آوالانچ
در این بخش، ویژگیهای متمایز شبکه آوالانچ را بهشکلی اجمالی مرور خواهیم کرد. این شبکه با ترکیب مزایای منحصربهفرد خود، توانسته جایگاه ویژهای در میان پلتفرمهای بلاکچینی پیدا کند. ویژگیهای منحصر بهفرد آوالانچ را در این لیست ببنید تا در ادامه، هر ویژگی را بهطور جداگانه توضیح دهیم:
- عملکرد بالا و سرعت پردازش
- مقیاسپذیری
- ایمنی
- تغییرناپذیری
- پایداری و سازگاری با محیط زیست
- انعطافپذیری
عملکرد بالا و سرعت پردازش
پروتکلها در خانواده آوالانچ بسیار سریع کار میکنند. آنها میتوانند در عرض یک تا دو ثانیه به تصمیمی نهایی و غیرقابلبازگشت برسند، سریعتر از تراکنش کارتهای اعتباری معمول. همچنین، این پروتکلها از هزاران تراکنش در ثانیه پشتیبانی میکنند که بیش از ظرفیت معمول سیستمهای پرداختی مانند ویزا است.
مقیاسپذیری
در یک دور مشخص، اعتبارسنج تنها نظر زیرگروه کوچکی از اعتبارسنجها را میپرسد و این امر به اولانچ اجازه میدهد تا شرکتکنندگانی با مقیاس میلیونی داشته باشد. هیچ پروتکل اثبات سهام دیگری نمیتواند بدون ایجاد اختلال در غیرمتمرکزبودن شبکه، تا به این اندازه اعتبارسنجها را پشتیبانی کند.
ایمنی
علاوه بر این، پروتکلهای اولانچ از ایمنی بسیار زیادی برخوردارند، زیرا برای انجام فعالیتهای خود نیازمند رهبر نیستند. از این رو، برخلاف سایر خانوادههای پروتکل اجماع، از طیف وسیعی از حملههای سایبری مصون هستند.
تغییرناپذیری
میزان تغییرناپذیری و ضدسانسوربودن شبکه آوالانچ با تعداد زیاد اعتبارسنجهایش بسیار بیشتر از شبکههای مبتنی بر پروتکلهای اثبات کار است که تعداد اندکی از استخرهای استخراج از آنها پشتیبانی میکنند.
پایداری و محافظت از محیط زیست
پروتکلهای اولانچ سبک و پایدار هستند. برخلاف پروتکلهای ناکاموتو، پروتکلهای آوالانچ انرژی بسیار کمتری مصرف میکنند و هنگامی که کاری برای انجامدادن وجود نداشته باشد، سیستم بهطور موقت متوقف میشود و در وضعیتی با مصرف انرژی کم منتظر تراکنشهای بعدی میماند.
انعطافپذیری در زیرشبکهها
اغلب پروژههایی که از اثبات سهام استفاده میکنند، سعی دارند تا با واگذاری اعتبارسنجی به یک زیرکمیته فرعی، مقیاسپذیری شبکه را افزایش دهند. در پروتکلهای آوالانچ، واگذاری لازم نیست زیرا پروتکل به هر اعتبارسنج اجازه میدهد تا در اجماع شرکت کند.
اثبات سهام در آوالانچ چگونه حملات را دفع میکند؟
شبکه آوالانچ برای افزایش ایمنی خود از روش سهامگذاری استفاده میکند. برای درک بهتر ارزش سهامگذاری، بهتر است نگاهی به حملاتی بیندازیم که سهامگذاری میتواند دفع کند.
حمله سیبل (Sybil Attack)
در شبکه غیرمتمرکزی، همچون بیت کوین، اتریوم یا آوالانچ، هر اعتبارسنج بر اینکه کدام تراکنش پذیرفته یا مردود شود، تأثیر میگذارد.
در حمله سیبل، هکر چندین اعتبارسنج را تحت کنترل میگیرد و میزان نفوذ خود را روی شبکه تا حد خطرناکی افزایش میدهد. این حمله را میتوان مشابه با تقلب انتخاباتی دانست.
شبکه اولانچ برای جلوگیری از حمله سیبل از روش اثبات سهام استفاده میکند.
اثبات سهام چگونه کار میکند؟
برای جلوگیری از حملههای سیبل در یک شبکه غیرمتمرکز، هزینه نفوذ در تمام شبکه باید از منبع کمیابی پرداخت شود و بهاندازهای گران تمام شود که هکر عملاً نتواند تأثیری مخرب بر شبکه داشته و امنیت آن را به خطر بیندازد. در سیستمهای مبتنی بر اثبات کار، این منبع کمیاب توان محاسباتی بسیار بالا است. در شبکه آوالانچ، این منبع کمیاب توکن بومی شبکه یعنی آواکس است.
هر نود، برای ارزیابی و اعتبارسنجی در هر بلاک چین شبکه آوالانچ، باید توکن آواکس سهامگذاری کند، یعنی چند توکن آواکس را در شبکه قفل کند. تا زمانیکه این توکنها در شبکه قفل هستند، امکان خرجکردن و استفاده از آنها برای نود وجود ندارد.
پاداش اعتبارسنجی
اعتبارسنجها با استفاده از سهامگذاری آواکس میتوانند زیرشبکه پیشفرض را اعتبارسنجی کنند. هنگامیکه اعتبارسنج کار بررسی زیرشبکه پیشفرض را به اتمام میرساند، توکنهای آواکسی را که سرمایهگذاری کرده است پس میگیرد. علاوه بر این، این نود پاداشی نیز برای اعتبارسنجی و کمک به حفظ امنیت شبکه دریافت میکند.
در حال حاضر، پاداشها همیشه به اعتبارسنجها پرداخت میشوند. در آینده، درصورتیکه اعتبارسنج بهاندازه کافی مشارکت صحیح و صادقانه در زمان اعتبارسنجی خود داشته باشد، فقط پاداش اعتبارسنجی را دریافت میکند.
سؤالات متداول
آوالانچ با سرعت پردازش ۴,۵۰۰ تراکنش در ثانیه و نهاییشدن تراکنشها در کمتر از یک ثانیه، عملکرد بسیار بهتری نسبت به اتریوم (۱۴ تراکنش در ثانیه) دارد. همچنین با پشتیبانی از زبان برنامهنویسی سالیدیتی، توسعهدهندگان اتریوم میتوانند بهراحتی پروژههای خود را به آوالانچ منتقل کنند.
برای تبدیلشدن به یک اعتبارسنج در شبکه آوالانچ، باید حداقل ۲,۰۰۰ توکن AVAX را سهامگذاری کنید. البته کاربران معمولی میتوانند با مبالغ کمتر نیز در استخرهای سهامگذاری شرکت کنند.
زیرشبکهها به سازمانها اجازه میدهند بلاکچینهای خصوصی با قوانین و شرایط خاص خود ایجاد کنند. این ویژگی برای شرکتها و نهادهای مالی که نیاز به کنترل بیشتر روی شبکه خود دارند، بسیار کاربردی است.
بله، C-Chain آوالانچ کاملاً با ماشین مجازی اتریوم (EVM) سازگار است و میتوانید قراردادهای هوشمند نوشتهشده برای اتریوم را بدون تغییر یا با تغییرات اندک روی آن اجرا کنید.
برخلاف بسیاری از بلاکچینها، کارمزدهای تراکنش در آوالانچ به جای پرداخت به اعتبارسنجها، سوزانده میشوند. این مکانیزم باعث کاهش عرضه AVAX و حفظ ارزش آن در طول زمان میشود.
جمعبندی
آوالانچ با معماری سهلایهای خود و پروتکل اجماع نوآورانه، راهحلی امیدوارکننده برای چالشهای اصلی دنیای بلاک چین ارائه کرده است. این پلتفرم با ترکیب سرعت، مقیاسپذیری و امنیت، توانسته جایگاهی میان توسعهدهندگان و سرمایهگذاران برای خود دستوپا کند. قابلیت ایجاد زیرشبکههای اختصاصی و سازگاری با اکوسیستم اتریوم، آوالانچ را به گزینهای جذاب برای سازمانها و پروژههای مالی غیرمتمرکز تبدیل کرده است.
با گسترش روزافزون کاربردهای فناوری بلاک چین و افزایش تقاضا برای راهکارهای مقیاسپذیر، به نظر میرسد آوالانچ در موقعیت مناسبی برای تبدیلشدن به یکی از زیرساختهای اصلی آینده اقتصاد دیجیتال قرار دارد. سیستم سهامگذاری کارآمد، مکانیزم سوزاندن توکن و معماری انعطافپذیر این پلتفرم، همگی نشاندهنده چشمانداز روشن آن در صنعت بلاکچین هستند. با این حال، مانند هر فناوری نوظهور دیگری، موفقیت نهایی آوالانچ به میزان پذیرش آن توسط کاربران و توسعهدهندگان بستگی خواهد داشت.
تشکر از مقاله خوبتان.منتظر از این دسته از مقالات که ترجمه گوگل ترنسلیتی نیستند، هستیم؛)