پروتکل اولنچ و ارز دیجیتال AVAX چیست؟
اولانچ (Avalanche) پلتفرمی متنباز برای راهاندازی بلاک چینهای سفارشی و تعاملپذیر، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و داراییهای هوشمند است. طبق ادعای این پلتفرم، اولانچ علاوه بر سرعت بالا، امنیت قدرتمند و مقیاسپذیری قابلتوجه، ویژگیهای دیگری را هم ارائه میکند که میتواند این شبکه را از سایر پلتفرمهای غیرمتمرکز متمایز کند. از جمله این ویژگیها میتوان به ایجاد و مدیریت بلاک چینهای سفارشی، امکان تعیین مجموعهای از اعتبارسنجهای مشخص و همچنین ذخیره و معامله داراییهای هوشمند دیجیتالی اشاره کرد.
شبکه اصلی اولانچ قرار است در ۲۱ سپتامبر (۳۱ شهریور) عرضه شود و ارز دیجیتال این شبکه (AVAX) هم احتمالاً خیلی زود پس از راهاندازی شبکه اصلی، در بایننس عرضه خواهد شد.
در این مطلب از ارزدیجیتال، با استفاده از مقالهای جامع از وبسایت این پلتفرم، به معرفی مفاهیم اصلی و معماری شبکه اولانچ میپردازیم.
بلاک چین چیست؟
بلاک چین یک دفتر کل دیجیتالی و غیرمتمرکز است. غیرمتمرکزبودن بلاک چین به این معنا است که هیچ نهاد واحدی مسئولیت حفظ این دفتر کل را ندارد و تمام کاربران آن مدیریت سیستم را برعهده خواهند داشت. درحقیقت، افراد بسیاری، به نام اعتبارسنج (Validator)، همیشه یک نسخه از تمام دفتر کل (تراکنشها) را ذخیره میکنند تا کسی نتواند چیزی را در بلاک چین تغییر دهد. اعتبارسنجها از یک روش اجماع (Consensus) استفاده میکنند تا مطمئن شوند که همیشه درباره محتوای این دفتر کل توافق آرا دارند.
یکی از ویژگیهای مطلوب بلاک چینها این است که اعتبارسنجها، حتی درصورت حضور اعتبارسنجهای خرابکار که از قوانین پروتکل اجماع پیروی نمیکنند، در مورد محتوای دفتر کل به توافق میرسند.
اپلیکیشن غیرمتمرکز چیست؟
برنامه یا اپلیکیشن غیرمتمرکز (Decentralized Application) یک برنامه کامپیوتری است که پس از پیادهسازی، هیچکس قادر نیست آن را متوقف کند یا چیزی را در کد آن تغییر دهد.
در اپلیکیشن غیرمتمرکز (با نام اختصاری dApp) هیچ قدرت واحدی برای حفظ وضعیت و پردازش تراکنشها وجود ندارد. این امر ممکن است بسیار انتزاعی به نظر برسد؛ بنابراین، بهتر است از دید اپلیکیشنهای غیرمتمرکز نگاهی به بیت کوین داشته باشیم.
بیت کوین اولین برنامه غیرمتمرکز بود که با تکیه بر یک بلاک چین ساخته شد. در این برنامه تاریخچه و سابقه تمام تراکنشها (اینکه چه کسی چه میزان بیت کوین در اختیار دارد) ذخیره و بهروزرسانی میشود. در خاطر داشته باشید که بلاک چین یک دفتر کل است؛ در این مورد، ورودیهای این دفتر کل مواردی از این دست هستند: «آلیس برای باب ۱ بیت کوین میفرستد»؛ یا «یاسمین به توشا ۲ بیت کوین پرداخت میکند». هر تراکنش با اضافهکردن ورودی جدید به دفتر کل باعث ایجاد یک تغییر وضعیت میشود. بیت کوین غیرمتمرکز است زیرا چندین اعتبارسنج مستقل، بلاک چین بیت کوین و وضعیت آن را حفظ و همچنین تراکنشها را پردازش میکنند.
تاریخچهای مختصر از بلاک چینها
برای درک ارزشی که شبکه اولانچ ارائه میکند، لازم است نگاهی به سیر تکاملی فناوریهای بلاک چین داشته باشیم.
بلاک چین نسل اول (نسخه ۱.۰)
بیت کوین با ایجاد یک سیستم پرداخت قدرتمند و غیرمتمرکز، ارزش بلاک چینها و تمرکززدایی را نشان داد. با این حال، شبکه بیت کوین در هر ثانیه فقط میتواند تعداد اندکی از تراکنشها را پردازش کند و معماری این شبکه بهصورتی است که تنظیم و تطبیق کد پایهی (codebase) آن را برای هر کاربردی بهغیر از پرداختهای دیجیتالی دشوار میکند. یعنی از بیت کوین نمیتوان برای کاربردی بهجز پول و ذخیره ارزش بهره برد. تعدادی دیگر از پلتفرمهای بلاک چینی کد پایه بیت کوین را، با برخی تغییرات جزئی، کپی کردهاند تا کوین خود را عرضه کنند که از جمله آنها میتوان به لایت کوین اشاره کرد. اغلب این تلاشهای تقلیدکارانه هیچ ارزشی از لحاظ فنی و تجاری به این بلاک چین اضافه نکرده است. امروزه، ارمغان و ارزش اصلی بیت کوین نقشی است که این ارز دیجیتال بهعنوان یک ذخیره ارزش و سرمایه ایمن در برابر تورم پولهای ملی دارد.
بلاک چین نسل دوم (نسخه ۲.۰)
در سال ۲۰۱۳، اتریوم ایده نوآورانهای را عرضه کرد: استفاده از یک اپلیکیشن غیرمتمرکز (اتریوم) برای ایجاد و استفاده از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز جدید یا همان قراردادهای هوشمند (smart contract). پیش از آن، ایجاد یک اپلیکیشن غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین بدون راهاندازی بلاک چینی مجزا و مختص به آن، غیرممکن بود. اتریوم آغازگر موج عظیمی از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز، از جمله اپلیکیشنهای امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) بود.
بلاک چین نسل سوم (نسخه۳.۰) و اولانچ
اولانچ نیز مانند بیت کوین و اتریوم، الگوهای جدیدی به جهان بلاک چین عرضه میکند.
برخلاف سایر شبکههای بلاک چین که فقط یک بلاک چین و یک مجموعه اعتبارسنج دارند، اولانچ شبکهای ناهمگن از تعداد زیادی بلاک چین و مجموعههای مختلفی از اعتبارسنجها است.
درست همانطور که اتریوم به افراد اجازه میدهد تا اپلیکیشن غیرمتمرکزی ایجاد کنند که با یک قرارداد هوشمند تعریف شده است، اولانچ نیز به افراد اجازه میدهد تا اپلیکیشنهای غیرمتمرکزی راهاندازی کنند که یک ماشین مجازی (Virtual Machine) آنها را تعریف میکند. اما برخلاف اتریوم، در اولانچ، هر اپلیکیشن غیرمتمرکز روی بلاک چین مستقل خود اجرا میشود و هر بلاک چین توسط یک زیرشبکه (Subnet) بررسی و اعتبارسنجی میشود؛ زیرشبکه مجموعهای پویا و سفارشی از اعتبارسنجها است. با استفاده از این ویژگی میتوان بلاک چینهایی خصوصی ایجاد کرد.
اولانچ فقط پلتفرمی برای ایجاد اپلیکیشنهای غیرمتمرکز سفارشی نیست، بلکه از ایجاد و معامله داراییهای هوشمند دیجیتال نیز در پلتفرم خود پشتیبانی میکند. یعنی هر کس میتواند توکن اختصاصی خود را برای بلاک چین خود بسازد. در این شبکه، دارایی میتواند مجموعهای از قوانین پیچیده و سفارشی داشته باشد که خصوصیات آن را تعریف میکنند (مثلاً، «توکنی که تا سال آینده نمیتوان آن را معامله کرد»). این ویژگی به کاربران اجازه میدهد تا کارآیی و عملکرد موردنظر خود را به دست آورده و در چارچوب قوانین به کار خود ادامه دهند.
اولانچ اولین شبکه بلاک چینی است که از فناوری اجماع اولانچ استفاده میکند؛ خانوادهای جدید از پروتکلهای اجماع که در سال ۲۰۱۸، محققان سیستمهای توزیعشده آنها را ایجاد کردند. این شبکه توانایی پردازش هزاران تراکنش را در ثانیه دارد و تراکنشها را بهطور دائمی و در چند ثانیه نهایی میکند، ویژگی خاصی که باعث میشود این شبکه برای پرداختهای فوری مناسب باشد. اولانچ را میتوان برای دستیابی به اجماع استفاده کرد، نه فقط برای بلاک چینهای خطی بلکه برای بلاک چینهایی که بهشکل گرافهای جهتدار غیرمدوّر (Directed Acyclic Graph) هستند.
اولانچ از الگوریتم اثبات سهام (Proof-of-Stake) بهره میبرد. این الگوریتم به دهها هزار اعتبارسنج اجازه میدهد تا با مصرف کمترین حد انرژی بهطور مستقیم در این سیستم مشارکت داشته باشند.
در بخش بعدی مقاله، معماری، نوآوریها و قابلیتهای اولانچ را با جزئیات بیشتری توضیح خواهیم داد.
زیرشبکه چیست؟ بلاک چینهایی با قوانین متفاوت
در شبکه بیت کوین، اتریوم و بیشتر ارزهای دیجیتال، همه اعتبارسنجها موظف هستند از قوانین مشخص پروتکل پیروی کنند. در اولانچ اما، هر بلاک چین میتواند قوانین دلخواه خود را اجرا کند. زیرشبکه (Subnet یا Subnetwork) مجموعهای پویا از اعتبارسنجهایی است که برای دستیابی به اجماع در مورد وضعیت مجموعهای از بلاک چینها با یکدیگر همکاری میکنند. هر بلاک چین دقیقاً با یک زیرشبکه اعتبارسنجی و پردازش میشود. هر زیرشبکه میتواند بهدلخواه تعدادی بلاک چین را اعتبارسنجی و تأیید کند. همچنین، هر نود (node) میتواند عضوی از چندین زیرشبکه دلخواه باشد.
زیرشبکه نحوه عضویت خود را مدیریت میکند و میتواند برای اعتبارسنجهای شرکتکننده، داشتن ویژگیهای خاصی را الزامی کند. این خصوصیت بسیار کاربردی است و در ادامه جزئیات بیشتری در مورد امکاناتی که ایجاد میکند، بیان خواهیم کرد.
زیرشبکه خاصی به نام زیرشبکه پیشفرض یا دیفالت (Default Subnet) وجود دارد که بلاک چینهای درونساخته اولانچ را اعتبارسنجی و تأیید میکند. تمامی اعضای تمام زیرشبکهها نیز باید عضوی از زیرشبکه پیشفرض باشند. برای عضویت در زیرشبکه پیشفرض، فرد باید چند توکن آواکس (AVAX) سهامگذاری کند. به عبارت دیگر، تمام اعتبارسنجهای تمام بلاک چینها باید بلاک چینهای درونساخته اولانچ را اعتبارسنجی و توکنهای آواکس را در آن سهامگذاری کنند.
مطابقت با قوانین
معماری زیرشبکه اولانچ بهشکلی طراحی شده است که مطابقت با قوانین را قابلکنترل میکند. همانطور که پیشتر اشاره شد، روی اولانچ میتوان هر چیزی را ایجاد کرد و زیرشبکه میتواند از اعتبارسنجهای خود بخواهد مجموعهای از الزامات دلخواه را رعایت کنند. مثلاً یک بلاک چین میتواند این قوانین را برای خود در نظر بگیرد:
- اعتبارسنجها باید در کشوری مشخص سکونت داشته باشند.
- اعتبارسنجها باید مراحل شناخت مشتری (KYC) را طی کنند.
- اعتبارسنجها باید مجوز ویژهای داشته باشند.
در صورتی که در یک بلاک چین دیگر هیچ قوانینی تعیین نشده است.
پشتیبانی برای بلاک چینهای خصوصی
با استفاده از شبکه اولانچ، میتوان زیرشبکهای ایجاد کرد که فقط برخی اعتبارسنجها با الزامات ازپیشتعیینشده قادر به پیوستن به آن باشند. به این ترتیب، امکان ایجاد زیرشبکهای خصوصی که محتوای بلاک چینهای آن فقط برای این اعتبارسنجها قابلمشاهده باشد، وجود دارد.
تفکیک سلیقهها
در یک شبکه ناهمگن بلاک چین، برخی اعتبارسنجها، بهعلت علاقه نداشتن به برخی بلاک چینهای خاص، مایل نیستند آنها را اعتبارسنجی و تأیید کنند. مدل زیرشبکه بهجای اینکه اعتبارسنجها را مجبور کند که به بررسی وضعیت هر کدام از بلاک چینها بپردازند، به آنها اجازه میدهد تا فقط به اعتبارسنجی بلاک چینهایی مشغول باشند که برایشان اهمیت دارند. این ویژگی کار را برای اعتبارسنجها آسان میکند.
الزامات خاص اپلیکیشنها
امکان دارد اپلیکیشنهای مختلف مبتنی بر بلاک چین از اعتبارسنجها بخواهند ویژگیهای خاصی داشته باشند. بهعنوان مثال، فرض کنید اپلیکیشنی وجود دارد که به توان محاسباتی زیادی از CPU یا RAM احتیاج دارد. زیرشبکه میتواند اعتبارسنجها را به استفاده از تجهیزات سختافزاری خاصی ملزم کند تا اپلیکیشن بهعلت کُندبودن اعتبارسنجها دچار ضعف در عملکرد نشود.
بلاک چینهای درونساخته
همانطور که پیش از این اشاره شد، اولانچ شبکهای از بلاک چینها است. سه بلاک چینِ درونساخته در این شبکه وجود دارند. زیرشبکه پیشفرض، این بلاک چینها را سنجش و تأیید میکند.
X-Chain
بلاک چین X-Chain بهعنوان پلتفرمی غیرمتمرکز برای ایجاد و معامله داراییهای هوشمند دیجیتال عمل میکند. حرف X در نام این بلاک چین از اصطلاح انگلیسی مبادلهی (eXchanging) داراییها گرفته شده است. یک دارایی هوشمند دیجیتال نمایندهای از شیئی در جهان واقعی، مانند سود سهام یا اوراق قرضه، است. همچنین، مجموعهای از قوانین بر رفتار دارایی هوشمند دیجیتال حاکم هستند، مانند «تا فردا نمیتوان آن را معامله کرد» یا «فقط میتوان آن را برای شهروندان آمریکایی فرستاد».
یکی از داراییهایی که روی X-Chain معامله میشود توکن AVAX است که توکن بومی شبکه اولانچ به شمار میرود. هنگامی که فردی تراکنشی به بلاک چینی میفرستد که روی شبکه اولانچ ساخته شده است، کارمزد تراکنش را در قالب آواکس پرداخت میکند. در حال حاضر، هیچ کارمزدی برای تراکنشها در نظر گرفته نشده است اما در آینده، کارمزد تراکنشها نیز مشخص میشوند.
P-Chain
P-Chain بلاک چین دیگری است که در شبکه اولانچ ایجاد شده است و میتواند اَبَردادههایی را در مورد شبکه اولانچ مدیریت کند. P در نام این بلاک چین از اولین حرف از واژه انگلیسی پلتفرم (Platform) گرفته شده است.
کاربران از طریق API این بلاک چین میتوانند زیرشبکه ایجاد کنند، به زیرشبکهها اعتبارسنج اضافه کنند و بلاک چین بسازند.
C-Chain
آخرین بلاک چین درونساخته اولانچ C-Chain است که حرف C در نام آن از حرف اول واژه انگلیسی قرارداد (Contract) گرفته شده است.
C-Chain نمونهای از ماشین مجازی اتریوم است که بر اساس اولانچ کار میکند. کاربر میتواند با استفاده از API این بلاک چین، روی آن قراردادهای هوشمند ایجاد کند. درواقع، انجام هر کاری که میتوان روی شبکه اتریوم انجام داد، با استفاده از API بلاک چین C-Chain نیز امکانپذیر است.
وجه تمایز اصلی اولانچ با بلاک چینهای دیگر چیست؟
بهگفته امین گان سیرر (Emin Gün Sirer)، دانشمند علوم کامپیوتر و بنیانگذار اولانچ، اصلیترین وجه تمایز اولانچ با پروژههای دیگر، نوع اجماع (توافق) بر سر قوانین شبکه است. برای نشاندادن وجه تمایز اولانچ، بهتر است بررسیای اجمالی روی سیر تکامل پروتکلهای اجماع داشته باشیم.
پروتکل ابتدایی بیت کوین در بسیاری از بلاک چینها مورد استفاده قرار میگیرد که به آنها پروتکلهای خانواده ناکاموتو (Nakamoto) میگوییم. این پروتکلها مبتنی بر فرایندی به نام استخراج (اثبات کار) هستند. استخراج به محاسباتی بیفایده نیاز دارد که لازمه آن صرف انرژی بسیار زیاد است. آژانس بینالمللی انرژی، حداقل میزان انرژی مصرفی برای استخراج ارزهای دیجیتال را برابر با انرژی مصرفی در کل کشور ایرلند برآورد میکند. در نتیجه، سیستمهای مبتنی بر پروتکل ناکاموتو دائما بخش زیادی از ارزش اکوسیستم خود را به شرکتهای تولیدکننده انرژی میدهند. برای حفظ امنیت سیستمهای اثبات کار، دستگاههای ماینر را هرگز نمیتوان خاموش کرد. بنابراین، این مصرف سرسامآور انرژی نیز هرگز پایان نخواهد یافت. اساساً استخراج بلاک فرایند دشواری است؛ از این رو، نهاییشدن تراکنشها در پروتکلهای ناکاموتو بسیار کُند صورت میگیرد. حدود یک ساعت طول میکشد تا یک تراکنش بیت کوین نهایی شود و این تأخیر زمانی حتی با پیشرفت فناوری نیز بهبود پیدا نمیکند.
پروتکلهایی هم که برای رفع مشکل مقیاسپذیری ارائه شدهاند، از جمله PBFT، Libra’s HotStuff، Hedera Hashgraph، HyperLedger و Tendermint/Cosmos همگی مبتنی بر رأیگیری از همه اعضا هستند. این پروتکلها اغلب یک رهبر تعیینشده دارند که آغازگر فرایند تصمیمگیری و یک سری دوره ایجاد ارتباط بین تمام اعضا است. این فرایند ذاتاً پرهزینه است. علاوه بر این، برای ایجاد ارتباط بین همه اعضا به پیامهایی با فرمول O(N۲) نیاز است که در این فرمول N تعداد شرکتکنندگان محسوب میشود. از این رو، پروتکلهای کلاسیک قادر به ایجاد هماهنگی بین تعداد زیادی از شرکتکنندگان نیستند. بهعنوان مثال، لیبرا (Libra) نمیتواند بیش از ۱۰۰ شرکتکننده (نود) در شبکه خود بپذیرد.
اولانچ چگونه کار میکند؟
پروتکلها در خانواده اولانچ از طریق رأیگیری مکرر و گرفتن نمونه از رأیگیریها کار میکنند.
هنگامی که یک اعتبارسنج در تلاش است که تعیین کند آیا یک تراکنش باید پذیرفته یا مردود شود، از زیرمجموعهای تصادفی و کوچک از اعتبارسنجها میپرسد که نظر آنها در مورد پذیرش یا رد تراکنش موردنظر چیست. اگر تراکنش به عقیده اعتبارسنج نامعتبر و مردود باشد یا اعتبارسنج تراکنش متناقضی را ترجیح بدهد، این تراکنش را مردود اعلام میکند. در غیر این صورت، اعتبارسنج با پذیرش این تراکنش موافقت میکند.
درصورتیکه پاسخ بخش اعظم (آلفا) و بهحدنصابرسیدهای از اعتبارسنجها این پاسخ را بدهند که تراکنش باید پذیرفته شود، اعتبارسنجهای دیگر نیز این تراکنش را میپذیرند؛ به عبارت دیگر، اگر در آینده، نظر این اعتبارسنجها در مورد قابلقبولبودن تراکنش پرسیده شود، پاسخ آنها این است که تراکنش باید پذیرفته شود. به همین ترتیب، درصورتیکه پاسخ بخش اعظم و بهحدنصابرسیدهای از اعتبارسنجها این باشد که تراکنش باید مردود شود، اعتبارسنجهای دیگر نیز ترجیح میدهند این تراکنش را رد کنند.
اعتبارسنج این فرایند نمونهگیری را بهاندازهای تکرار میکند که بخش اعظم و بهحدنصابرسیده یا همان آلفای اعتبارسنجها پاسخی یکسان در خصوص پذیرش یا رد تراکنش در دورههای متوالی، موسوم به بتا (beta)، ارائه دهند.
در حالت عادی، اگر تراکنشی هیچ مخالفی نداشته باشد، خیلی سریعتر نهایی میشود. در صورت تناقض تراکنشها، اعتبارسنجهای صادق بهسرعت متحد شده و یکی از تراکنشهای متناقض را انتخاب میکنند. سپس، حلقه بازخوردی مثبت آغاز میشود و تا زمانیکه تمام اعتبارسنجهای صادق تراکنش انتخابشده را بپذیرند، ادامه پیدا میکند. در نهایت، این تراکنش، موردقبول واقع شده و سایر تراکنشهای متناقض رد میشوند. اولانچ نام خود را از این ویژگی آبشارمانند وام گرفته است. واژه «اولانچ» در زبان انگلیسی بهمعنای بهمن است.
پارامترهای سیستم اولانچ با احتمال بالا تضمین میکنند که اگر هر اعتبارسنج صادقی تراکنشی را بپذیرد یا رد کند، تمام اعتبارسنجهای صادق دیگر نیز آن تراکنش را میپذیرند یا رد میکنند.
ویژگیهای اولانچ
پروتکلها در خانواده اولانچ بسیار سریع کار میکنند. آنها میتوانند در عرض یک تا دو ثانیه به تصمیمی نهایی و غیرقابلبازگشت برسند، سریعتر از تراکنش کارتهای اعتباری معمول. همچنین، این پروتکلها از هزاران تراکنش در ثانیه پشتیبانی میکنند که بیش از ظرفیت معمول سیستمهای پرداختی مانند ویزا (Visa) است.
در یک دور مشخص، اعتبارسنج تنها نظر زیرگروه کوچکی از اعتبارسنجها را میپرسد و این امر به اولانچ اجازه میدهد تا شرکتکنندگانی با مقیاس میلیونی داشته باشد. هیچ پروتکل اثبات سهام دیگری نمیتواند بدون ایجاد اختلال در غیرمتمرکزبودن شبکه، تا به این اندازه اعتبارسنجها را پشتیبانی کند.
پروتکلهای اولانچ سبک و پایدار هستند. برخلاف پروتکلهای ناکاموتو، پروتکلهای اولانچ انرژی بسیار کمتری مصرف میکنند و هنگامی که کاری برای انجامدادن وجود نداشته باشد، سیستم بهطور موقت متوقف میشود و در وضعیتی با مصرف انرژی کم منتظر تراکنشهای بعدی میماند.
علاوه بر این، پروتکلهای اولانچ از ایمنی بسیار زیادی برخوردارند، زیرا برای انجام فعالیتهای خود نیازمند رهبر نیستند. از این رو، برخلاف سایر خانوادههای پروتکل اجماع، از طیف وسیعی از حملههای سایبری مصون هستند. میزان تغییرناپذیری و ضدسانسوربودن شبکه اولانچ با تعداد زیاد اعتبارسنجهایش بسیار بیشتر از شبکههای مبتنی بر پروتکلهای اثبات کار است که تعداد اندکی از استخرهای استخراج (mining pool) از آنها پشتیبانی میکنند. اغلب پروژههایی که از اثبات سهام استفاده میکنند، سعی دارند تا با واگذاری اعتبارسنجی به یک زیرکمیته فرعی، مقیاسپذیری شبکه را افزایش دهند. هزینه نقض ایمنی در چنین سیستمی بهاندازه هزینه خرابکردن زیرکمیته اندک است و این امر حمله به این شبکهها را با هزینهای بسیار پایین ممکن میکند. در پروتکلهای اولانچ، واگذاری لازم نیست زیرا پروتکل به هر اعتبارسنج اجازه میدهد تا در اجماع شرکت کند.
مقایسه خانوادههای پروتکل اجماع
جدول زیر مقایسهای بین خانوادههای پروتکل اجماع کلاسیک، ناکاموتو و اولانچ انجام داده است.
ناکاموتو | کلاسیک | اولانچ | |
مقیاسپذیری | + | – | + |
قدرت | + | – | + |
کاملاً غیرمتمرکز | + | – | + |
تأخیر اندک | – | + | + |
توان بالا | – | + | + |
سبکوزن | – | + | + |
پایدار و محافظ محیط زیست | – | + | + |
مقاوم در برابر حملههای ۵۱ درصد | – | – | + |
سهامگذاری چیست؟
شبکه اولانچ برای افزایش ایمنی خود از روش سهامگذاری استفاده میکند. برای درک بهتر ارزش سهامگذاری، بهتر است نگاهی به خطری بیندازیم که سهامگذاری میتواند دفع کند.
حمله سیبل (Sybil Attack)
در شبکه غیرمتمرکزی، همچون بیت کوین، اتریوم یا اولانچ، هر اعتبارسنج بر اینکه کدام تراکنش پذیرفته یا مردود شود، تأثیر میگذارد.
در حمله سیبل، هکر چندین اعتبارسنج را تحت کنترل میگیرد و میزان نفوذ خود را روی شبکه تا حد خطرناکی افزایش میدهد. این حمله را میتوان مشابه با تقلب انتخاباتی دانست.
شبکه اولانچ برای جلوگیری از حمله سیبل از روش اثبات سهام استفاده میکند.
اثبات سهام چگونه کار میکند؟
برای جلوگیری از حملههای سیبل در یک شبکه غیرمتمرکز، هزینه نفوذ در تمام شبکه باید از منبع کمیابی پرداخت شود و بهاندازهای گران تمام شود که هکر عملاً نتواند تأثیری مخرب بر شبکه داشته و امنیت آن را به خطر بیندازد. در سیستمهای مبتنی بر اثبات کار، این منبع کمیاب توان محاسباتی بسیار بالا است. در شبکه اولانچ، این منبع کمیاب توکن بومی شبکه یعنی آواکس است.
هر نود، برای ارزیابی و اعتبارسنجی در هر بلاک چین شبکه اولانچ، باید توکن آواکس سهامگذاری کند، یعنی چند توکن آواکس را در شبکه قفل کند. تا زمانیکه این توکنها در شبکه قفل هستند، امکان خرجکردن و استفاده از آنها برای نود وجود ندارد.
پاداش اعتبارسنجی
اعتبارسنجها با استفاده از سهامگذاری آواکس میتوانند زیرشبکه پیشفرض را اعتبارسنجی کنند. هنگامیکه اعتبارسنج کار بررسی زیرشبکه پیشفرض را به اتمام میرساند، توکنهای آواکسی را که سرمایهگذاری کرده است پس میگیرد. علاوه بر این، این نود پاداشی نیز برای اعتبارسنجی و کمک به حفظ امنیت شبکه دریافت میکند.
در حال حاضر، پاداشها همیشه به اعتبارسنجها پرداخت میشوند. در آینده، درصورتیکه اعتبارسنج بهاندازه کافی مشارکت صحیح و صادقانه در زمان اعتبارسنجی خود داشته باشد، فقط پاداش اعتبارسنجی را دریافت میکند.
خلاصه
در این بخش، ویژگیهای متمایز شبکه اولانچ را بهشکلی اجمالی مرور خواهیم کرد.
عملکرد
بلاک چینهایی که روی شبکه اولانچ ساخته میشوند از پروتکل اجماع نوآورانه اولانچ استفاده میکنند تا بتوانند هزاران تراکنش در ثانیه انجام دهند و تراکنشها را طی چند ثانیه بهطور دائمی نهایی کنند.
ایمنی
اولانچ به دهها هزار اعتبارسنج اجازه میدهد تا در سیستم مشارکت داشته باشند و اولانچ را در برابر حملهها مقاوم و نفوذناپذیر کنند.
پایداری و محافظت از محیط زیست
بهمنظور صرفهجویی در مصرف انرژی، اولانچ از اثبات سهام به جای اثبات کار استفاده میکند.
انعطافپذیری
مدل ماشینهای مجازی به توسعهدهندگان امکان میدهد تا بهراحتی بلاک چینها و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز سفارشی را با منطق دلخواه خود بسازند.
بلاک چینهای خصوصی
کاربران میتوانند زیرشبکههایی ایجاد کنند که زمینه ساخت بلاک چینهای خصوصی را فراهم میکنند.
زمان عرضه توکنهای اولانچ
طبق برنامه قبلی، قرار است توکنهای AVAX تا پایان سپتامبر ۲۰۲۰ (شهریور تا مهر ۹۹) در صرافیها عرضه شوند. احتمالاً صرافی بایننس اولین صرافی این توکن خواهد بود.
در مورد کیف پولهای این توکن، هنوز نرمافزارهای زیادی برای کاربران عادی عرضه نشده است. با این حال کاربران میتوانند از کیف پول تحتوب این شبکه استفاده کنند. همچنین افرادی که از دانش کافی در این حوزه برخوردار هستند، میتوانند با مراجعه به وبسایت رسمی اولانچ، کلاینت اصلی آن را برای کامپیوتر شخصی دانلود کنند. بهطور کلی در صورت خرید AVAX بهتر است آنها را تا زمان انتشار کیف پولهای آن، روی صرافی نگه دارید.
تشکر از مقاله خوبتان.منتظر از این دسته از مقالات که ترجمه گوگل ترنسلیتی نیستند، هستیم؛)