حمله همه جانبه به بیت کوین؛ جنگ قدرت بین تمرکز و تمرکززدایی!

حمله همه جانبه به بیت کوین؛ جنگ قدرت بین تمرکز و تمرکززدایی!

دنیل جفریس (Daniel Jeffries)، نویسنده مشهور در حوزه ارزهای دیجیتال بار دیگر با یک مقاله جنجالی برگشته است که امیدواری‌ها درباره بیت کوین و حوزه ارزهای دیجیتال را زنده می‌کند. متن کامل این مقاله را در ادامه بخوانید.

۷ سپتامبر سال ۲۰۱۷ بیت کوین با رسیدن به قیمت ۵,۰۰۰ دلار برای اولین بار، توانست رکورد قیمتی جدیدی را به نام خودش ثبت کند.

بلافاصله قیمت سقوط بسیار شدیدی را تجربه کرد.

با اینکه طرفداران توییتری ارزهای دیجیتال، دلیل این ریزش ناگهانی را یک اصلاح طبیعی می‌دانستند ولی خیلی زود به همه ثابت شد که هیچ‌چیزِ آن طبیعی نبوده است.

در طول دو هفته بعدی، بیت کوین و کل دنیای ارزهای دیجیتال آماج حملات مستمر منفی و بی‌رحمانه رسانه‌ها قرار گرفت. حملاتی که به‌طور خاص برای پایین آوردن قیمت، گسترش ترس و از بین بردن اعتماد مردم نسبت به این پول‌های غیرمتمرکز طراحی‌ شده بودند.

و وقوع آن‌ها نه تنها اتفاقی نبود بلکه یک حمله هماهنگ شده علیه کریپتو نیز به حساب می‌آمد.

برای فهم چراییِ این حمله، باید کمی در مورد تاریخ قدرت در جهان بیشتر بدانید.

امپراتور ضربه می‌زند

(برگرفته از نام فیلم The Empire Strikes Back)

حمله هماهنگ امپراطوری به ارزهای دیجیتال به کجا می‌رسد؟
حمله امپراطوری به قلمرو ارزهای دیجیتال، کوچک نخواهد بود

این درگیری بسیار مهم‌تر از چیزی است که تصور می‌کنید.

این جدال بین دولت و تجارت نیست بلکه جنگی است بی‌پایان بین امپراتوری‌های متمرکز دنیا و ائتلاف شورشیان غیرمتمرکزِ متشکل از مردم عادی.

 این یک درگیری ساده نیست.

این جنگ است.

هنگامی‌ که انسان از غارهای نخستین خود به بیرون جستند، این جنگ شروع شده و در حال اوج‌گیری است. نبرد آزادی و کنترل، نبرد قدرت برای مردم در مقابل قدرت برای گروهی از نورچشمی‌ها که هزاران سال است چکمه‌هایشان روی سر بشریت نگه‌ داشته‌اند تا نتواند سرش را بالا بگیرد.

نبردی که هر نسل باید به سهم خود در آن شرکت کند. دنیا مانند آونگی است که برای ابد به عقب و جلو می‌رود. هر وقت زیاد از حد به یک سمت حرکت کرد، ناگزیر باید به جهت مخالف بازگردانده شود.

بیماریِ دنیایِ امروز ما تمرکز افراطی است؛ این آونگ تنها یک‌ جهت برای حرکت در اختیار دارد.

اما امپراتوریِ متمرکز دوران ما به این سادگی‌ها تسلیم نمی‌شود. این امپراتوری درست مانند گالوم (اسمیگل) که نمی‌توانست حلقه قدرت را رها کند، به هر قیمتی سعی خواهد کرد تا از گنج قدرت خود محافظت کند. این نبرد بر سر خوب یا درست بودن نیست. این نبردی بر سر قدرت برای قدرت است.

اربابان ظلمت دنیای ما در ابتدا، اعتنای چندانی به این گروه‌های شورشی بی‌سروپا نمی‌کردند؛ چرا که آن‌ها متفرق و منفصل از یکدیگر بودند؛ اما بعد از غارت یک کشتی تجاری یا اشغال یک شهر توسط همین اراذل، چشم شیطانی سائرون خیلی زود متوجه آن‌ها شد.

حالا چشم سائرون به ارزهای دیجیتال خیره شده است. روش ارباب تاریکی برای مبارزه ساده اما بسیار مؤثر است:

انتخاب و جذب، سرکوب کردن، فاسد کردن، یاغی شمردن و کشتن.

بسیاری از این روش‌ها را می‌شد در اخبار چند هفته گذشته حوزه ارزهای دیجیتال به‌راحتی مشاهده کرد.

تسلیم و فساد کردن

همه چیز از چین شروع شد.

وقتی که انگشت اتهام را به سمت پیش فروش‌های ارز دیجیتال (ICOها) نشانه رفتند و آن را غیر قانونی اعلام کردند.

البته این کار مورد تائید و تشویق خیلی‌ها قرار گرفت. درست است که عرضه اولیه سکه (ICO) نماینده یک ‌راه انقلابی جدید برای تأمین سرمایه جمعی است، اما باید گفت که جدای «سرمایه‌گذاران ثروتمند» و پول سرمایه‌داران ریسک‌پذیر، فضای حاکم بر آن‌ها در گذشته پر از پروژه‌های سؤال‌برانگیز و کلاهبرداری بود. با اینکه واکنش ابتدایی ارزهای دیجیتال به این اتفاق یک ریزش کوتاه مدت بود اما معامله‌گران عامی این حرکت را مثبت ارزیابی کردند و بیت کوین خیلی سریع به قیمت قبلی خود برگشت. برداشت آن‌ها این بود که ممنوعیت اعمال‌ شده از سوی چین موقتی خواهد بود و آن‌ها با وضع قوانین منطقی در این حوزه، دستورالعمل‌های بهتری را برای محافظت از سرمایه‌گذاران ارائه خواهند داد.

ولی اشتباه می‌کردند.

این تنها اولین تیر شلیک‌ شده در موج تازه‌ای از جنگ‌های اطلاعاتی بود.

در چند هفته بعد رسانه‌ها به انتشار ذره ذره، اما هماهنگ و عامدانه اخبار ترسناکی پرداختند که برای به آشوب کشاندن بازار و گسترش فضای رعب و وحشت طراحی‌ شده بود. آن‌ها به‌جای آنکه اخبار مربوط به قانون‌گذاری‌های چین را مثل یک خبر معمولی یکجا منتشر کنند، به انتشار اخبار لو رفته، اطلاعیه‌های رسمی و داستان‌های از پیش نوشته شده پرداختند.

اینجا بود که وحشت همه‌جا را فراگرفت و همه به سرعت شروع به فروش کوین هایشان کردند.

با این حال بسیاری از معامله گران حرفه‌ای مردم را به هودلینگ (Hodling)، یعنی نفروختن و انتظار برای صعود قیمت، تشویق می‌کردند. خیلی از معامله گران، از جمله خود من، بر این عقیده بودیم که چین هیچ‌ وقت فعالیت صرافی‌ها را ممنوع نخواهد کرد چرا که این کار برای آن‌ها هیچ توجیه منطقی ندارد.

ما اشتباه می‌کردیم. چین صرافی‌ها را بست.

درز اخبار در دولت‌های طرفدار ایجاد تمرکز به این سادگی‌ها اتفاق نمی‌افتد. نشست‌های گروه‌های قانون‌گذاری و حلقه‌های قدرت در خفا، پشت درهای بسته و در اتاق‌هایی پر از دود سیگار برگزار می‌شود. افراد حاضر در این حلقه‌ها با دقت از میان خودی‌ها و بر اساس وفاداری مطلق آن‌ها انتخاب می‌شوند. اگر شرح اتفاقاتی که در این نشست‌ها رخ می‌دهد، منتشر شود، می‌تواند سر افراد را به باد دهد.

تنها اخبار فاش شده در چنین دولت‌هایی آن‌هایی هستند که به‌طور عامدانه منتشر می‌شوند.

در میان این شایعات، سه صرافی بزرگ ارزهای دیجیتال بسیار محتاطانه عمل کرده و اعلام کردند که آن‌ها تاکنون هیچ اخطاریه رسمی را از بانک مرکزی چین دریافت نکرده‌اند.

این مثبت اندیشی آن‌ها چندان طول نکشید.

بانک مرکزی چین علی‌رغم آثار منفی این کار، مانند زیرزمینی شدن معاملات، محروم کردن دولت چین از سود حاصل از مالیات و تضعیف قدرت آن‌ها در اعمال قوانین شناخت مشتری (KYC)، خیلی سریع حملات خود به صرافی‌ها را آغاز کرد.

این بانک با هماهنگی کامل با اخبار منفی، اطلاعیه‌ای صادر کرد که در آن به صرافی‌ها برای فعالیت بدون مجوز حمله شده بود. حالا صرافی‌هایی که ماه‌‌ها بدون مشکل کار کرده بودند برای ادامه کار محتاج یک مجوز فعالیت ساختگی بودند.

توجه داشته باشید که قانون در چین مثل آمریکا کار نمی‌کند. درست است که در قانون اساسی چین قدرت بین نهادهای اجرایی، قضایی و قانون‌گذاری تقسیم شده است اما تمام این نهادها در عمل تسلیم امیال حزب کمونیسم هستند و حزب کمونیست فرماندهی کل را بر عهده دارد. دادگاه‌ها و نهادهای قانون‌گذاری در پرونده‌های مهم ملزم به دنباله‌روی از هیچ‌کدام از این چهارچوب‌های تعیین‌شده نیستند.

چین تحت حاکمیت افراد است نه تحت حاکمیت قانون.

این یعنی، قانون‌گذاران هر زمان می‌توانند بسته به سلیقه خود، قوانین را تغییر دهند. و این همان کاری بود که در خصوص ارزهای دیجیتال صورت گرفت. بیانیه صادره بسیار جامع بود و طوری نوشته شده بود که همانطور که آنها می‌خواهند، تفسیر شود. صرافی‌ها باید مجوز می‌گرفتند.

وحشت با فشار فروش هر چه بیشتر معامله‌گران، با سرعت فزاینده‌ای در حال گسترش بود. معامله گران سنتی از طریق حساب‌های کاربری برتر توییتری خود در زمینهٔ ارزهای دیجیتال به‌سرعت و شدت فضا را از اخبار منفی پر کردند.

درست چند روز بعد، اولین صرافی عمده آن زمان، BTCC، اعلام کرد که معاملات خود را به حالت تعلیق در خواهد آورد.

روز بعد دو صرافی دیگر یعنی OKCoin و Huobi هم فعالیت‌های خود را به حالت تعلیق در آوردند.

و بعد از آن قیامتی بر پا شد.

بیت کوین بزرگ‌ترین کندل قرمز تاریخ خود تا آن زمان را ثبت کرد و معامله گران سرتاسر جهان هم در این بلوا همه‌چیز را در سریع‌ترین زمان ممکن به فروش رساندند.

اما اگر تنها اخبار چین باعث تحریک بازار شده بود ما نمی‌توانستیم آن را فقط یک حمله هماهنگ شده علیه ارزهای دیجیتال بدانیم. دولت چین قبلاً هم تهدید به محدود کردن بیت کوین و بستن صرافی‌ها کرده بود،

اما این بار با دفعات قبلی تفاوت داشت.

به دنبال داستان‌سرایی چینی‌ها، طوفانی از اخبار منفی اینترنت را فراگرفت. ناگهان مدیرعامل جی پی مورگان (GP Morgan)، شرکتی که به سرمایه‌گذاری در فناوری بلاک چین شهرت داشت، بیت کوین را یک «کلاهبرداری» بزرگ خواند که «از حباب گل لاله هم بدتر است».

چند روز بعد تحلیل‌گر ارشد این شرکت هم از حمله پشتیبانی کرد و گفت که ارزهای دیجیتال «طرح‌هایی هرمی» هستند.

شبکه CNBC هم در یکی برنامه‌های خود به محمد الریان ( Mohamed El-Erian) اقتصاددان خط می‌داد تا بگوید «ارزش بیت کوین باید نصف قیمتی باشد که در حال حاضر معامله می‌شود و هیچ‌وقت مورد «پذیرش گسترده» مردم قرار نخواهد گرفت.

همان استدلال‌هایی که آن‌ها قبلاً در مورد اینترنت، بازی‌های ویدیویی، کتاب‌های الکترونیکی و دوربین‌های دیجیتال به‌کاربرده بودند.

قیمت هر ارز دیجیتال توسط حملات بی‌رحمانه این جنگ اطلاعاتی به‌شدت در حال سقوط بود و در این میان بعضی پلتفرم‌های نوآورانه چینی مثل NEO بیشترین ضرر را متحمل شدند.

اما چرا؟

در یک نگاه سطحی هیچ‌کدام از این وقایع منطقی به نظر نمی‌رسید.

حوزه فناوری بلاک چین در حال انفجار بود. پول سرمایه‌گذاران به‌سرعت وارد بازار می‌شد. شاید چند پروژه بدردنخور هم وجود داشت اما فضای بلاک چین پر بود از استارت آپ‌هایی که همه‌چیز را متحول می‌کردند. از تبادل انرژی خورشیدی توسط همسایه‌ها برای مدیریت زنجیره تأمین گرفته تا پشتیبانی غول‌هایی مثل IBM و بنیاد آپاچی (Apache Foundation) از این فناوری.

اما با در نظر گرفتن جنگ بی پایان بین تمرکز زایی و تمرکززدایی در طول تاریخ که از آن صحبت کردیم، قضیه روشن‌تر می‌شود.

جنگ‌های چریکی

حمله همه جانبه به بیت کوین؛ جنگ قدرت بین تمرکز و تمرکززدایی!
پوستر مشهور کمونیست با این شعار: ارتش سرخ چین برای برابری می‌جنگد

سال‌ها بود که ارزهای دیجیتال در سایه و دور از چشم بقیه فعالیت می‌کرد.

اولین حملات لفظی علیه کوین‌ها ضعیف بود و تأثیر چندانی در کم کردن اشتیاق طرفداران سرسخت ارزهای دیجیتال نداشت. حجم بازار بیت کوین در سال ۲۰۱۳ و در هنگامی‌که اولین حملات آغاز شده بود، بسیار پایین بود و با قیمت ۱۰ تا ۲۰ دلاری خود سهم بسیار ناچیزی از اقتصاد جهان را به خود اختصاص داده بود. سهمی که به‌ هیچ‌وجه باعث نگرانی امپراتوری متمرکز آن زمان نمی‌شد.

آن حملات بسیار ساده و سرراست بودند. حملاتی مثل جلب‌توجه مردم به سایت «جاده ابریشم» (Silk Road) و گفتن این‌که تنها فروشندگان مواد مخدر و تبهکاران از بیت کوین استفاده می‌کنند.

«پاول کروگمن« (Paul Krugman)، یکی از اقتصاددانان و از چاپلوسان معروف دولت‌ها، با انتشار یک نامه رسمی در روزنامه نیویورک‌تایمز به نام «شیطانی به نام بیت کوین»، آن را به‌صورت سلاحی توصیف کرد که «برای آسیب زدن به بانکداری مرکزی و بانک‌های عرضه‌کننده پول طراحی‌شده است».

اما این حملات علی‌رغم آگهی‌های مضحکی که تقریباً به‌طور هفتگی منتشر می‌شد، به‌جایی نرسید و قیمت بیت کوین در سال‌های ابتدایی به سیر صعودی خود ادامه داد. تا سال ۲۰۱۷ فقط یک مورد جلوی صعود اصلی بیت کوین را گرفت.

تنها چیزی که واقعاً توانست بیت کوین را در مقطعی متوقف کند، یک جرم واقعی یعنی هک شدن صرافی Mt.Gox، معروف‌ترین صرافی آن روزهای حوزه ارزهای دیجیتال بود. تهاجمی که طی آن هکرها توانستند با سرقت ۸۵۰ هزار بیت کوین که در آن زمان بیش از ۴۵۰ میلیون دلار ارزش داشت، آن را به یکی از متهورانه‌ترین دزدی‌های تاریخ مبدل کنند. کوین‌هایی که حتی با لغزش‌های قیمتی اخیر بیت کوین بیش از ۳٫۱ میلیارد دلار ارزش‌ دارند.

این پول بسیار زیادی بود و سرقت آن ضربه بزرگی به ارزهای دیجیتال وارد کرد. اگر صرافی‌ها نتوانند از پول‌ها محافظت کنند به هیچ دردی نخواهند خورد. این حمله آغازگر زمستان ارزهای دیجیتال بود و قیمت تمام ارزهای دیجیتال تا بیش از یک سال بعد، نزولی باقی ماند. ولی قیمت‌ها از زمان هک صرافی Mt Gox که ۳۰۰ دلار بود، تا سال اواسط ۲۰۱۷ که ۵,۰۰۰ دلار شد، در روند صعودی قرار داشتند.

در آن زمان ارزهای دیجیتال جدیدی مثل اتریوم وارد میدان شدند. این ارزهای جدید سعی داشتند تا کمبودهای پادشاه اصلی را با ارائه زبان‌های برنامه‌نویسی تورینگی کامل، قراردادهای هوشمند و چند ویژگی دیگر جبران کنند.

ICOها در سال ۲۰۱۷ موفق شدند تا بیش ۱٫۵ میلیارد دلار سرمایه جمع‌آوری کنند و از این نظر توانستند از شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر، به‌عنوان بهترین راه برای تأمین سرمایه، سبقت بگیرند. نکته جالب اینجاست ICOها این کار را با استفاده از سرمایه‌گذاران خردی مانند استارت آپی که برای سرمایه‌گذاری روی داروهای استروئید فعالیت می‌کرد، انجام داد. آهسته آهسته پروژه‌هایی شروع به کار کردند که برای همه‌چیز، از سرویس‌های نام‌گذاری دامنه (DNS) غیرمتمرکز تا مدیریت هویت و فضای ذخیره‌سازی توزیع‌شده، راه‌حل ارائه می‌دادند. پروژه‌هایی که قرار بود روش‌های انجام هر کاری را درزمینهٔ فناوری، دگرگون کنند.

حالا دیگر حتی شرکت‌ها و دولت‌هایی که در ابتدا ایده اصلی بیت کوین را مسخره می‌کردند هم به قدرت این فناوری، یعنی بلاک چین، ایمان آورده بودند.

دیگر لازم نبود برای کسب یک مجوز اینترنتی و ثبت دامنه به یکی از سه شرکت مرکزی (اینترنت) مراجعه کرد و می‌شد به یک اینترنت غیرمتمرکز پیوست که توسط هیچ گروه منفردی کنترل نمی‌شد.

تالارهای اجلاس اجماع (Consensus) در سال ۲۰۱۷ که رویداد رسمی صنعت بلاک چین به شمار می‌رود، پوشیده از نمادهای آشنایی مثل IBM، Deloitte Touché و جی پی مورگان بود.

بله درست شنیدید. جی پی مورگان.

همان کسانی که تا چندی قبل به بیت کوین حمله می‌کردند.

در همان زمانی که «جیمی دیمن» (Jamie Dimon)، مدیرعامل شرکت داشت از خجالت بیت کوین درمی‌آمد، دفاتر او داشتند از سرمایه‌گذاران حوزه ارزهای دیجیتال در شهر سان‌فرانسیسکو پذیرایی می‌کردند. تحلیل‌گران شرکت هم در مقاله‌های خود با ستایش از بلاک چین آن را «یک فناوری عالی» می‌خواندند:

شاید مفهوم بلاک چین به نظر شما مفهومی تازه باشد اما فناوری اصلی به‌ کار رفته در آن چیز جدیدی نیست. این درواقع ترکیبی از فناوری‌های آزموده شده است که قبلاً وجود داشته‌اند: شبکه‌های همتا به همتا، رمزنگاری نامتقارن و «هشینگ رمزنگاری‌شده» (Cryptographic Hashing). بیت کوین اختراعی بود که با ترکیب این فناوری‌ها، امکان تبادل ارزش و جلوگیری از دوبار خرج کردن را در یک سیستم شبه ناشناس، بدون نیاز به اعتماد (بین طرفین) و در دسترس عموم، فراهم کرد.

درست است. جی پی مورگان در اجلاس اجماع اعلام کرد که آن‌ها فناوری محرمانه ساز یک ارز دیجیتال دیگر، یعنی «زی کش» (Zcash) را در بلاک چین خودشان ادغام خواهند کرد:

روز دوشنبه، کمپانی پشتیبان زی کش یعنی «زیرو کوین الکتریک کوین» (ZECC) شراکت خود را با جی پی مورگان چیس (JPMorgan Chase) اعلام کرد. این شراکت با هدف اضافه کردن فناوری خصوصی محور زی کش به کوروم (Quorum)، یک پلتفرم بلاک چین تجاری که توسط جی پی مورگان و بر اساس اتریوم ساخته‌شده است؛ اتریوم شبکه‌ای شبیه بیت کوین است که روی قراردادهای هوشمند تمرکز دارد.

صبر کنید، آیا جی پی مورگان در حال ساختن بلاک چین خودش است ؟

البته که هست.

شاید این اخبار متناقض کمی شما را گیج کرده باشد.

چگونه است که رژیم حاکم بر چین به فناوری که کارآفرین‌ها بر آن مسلط هستند حمله می‌کند، درحالی‌ که در همان زمان بانک‌هایی مثل جی پی مورگان با ستایش از قدرت بلاک چین و اختراع بیت کوین، سعی در نابودی فناوری‌ای دارند که آن را ایجاد کرده است؟

جواب ساده است.

تمام این کارها برای حفظ قدرت و داشتن کنترل انجام می‌شود. حرفشان این بود: بلاک چین می‌خواهید؟ به شما می‌دهیم فقط قدرت در دست ما باشد!

بربرها پشت دروازه شهر

حمله هماهنگ امپراطوری به ارزهای دیجیتال به کجا می‌رسد؟

در سال ۲۰۱۷ آن‌ها برای اولین بار متوجه شدند که ارزهای دیجیتال اسباب‌بازی نیستند و به قول یکی از وزرای روسیه دیگر «نادیده گرفتن آن‌ها غیرممکن است».

باید اضافه کرد که کنترل آن‌ها هم برای توسط یک گروه یا کشور غیرممکن است و این همان چیزی است که بانک‌ها و دولت‌های طرفدار تمرکزِ قدرت دنیا از آن وحشت دارند.

همانطور که می‌دانید، شرکت‌هایی مثل جی پی مورگان صدها سال است که تجارت دنیا را در دست دارند. آن‌ها در واقع نقش واسط بین ما و پول‌هایمان را بازی کرده‌اند. برای آنکه از قدرت آن‌ها مطلع شوید کافی است که بدانید جی پی مورگان یک‌بار ضامن خزانه‌داری آمریکا شد. بله درست شنیدید، یک شرکت ضامن کل دولت آمریکا شد.

حمله همه جانبه به بیت کوین؛ جنگ قدرت بین تمرکز و تمرکززدایی!
تصویری از جی‌پی‌مورگان – بانکدار بزرگ

هنگامی‌که شما گردنه‌ای را در اختیار دارید که همه افراد دنیای مدرن برای دسترسی به با ارزش‌ترین منابع خود باید از آن عبور کند، این قدرتی نیست که شما آن را به‌راحتی واگذار کنید و هر کاری برای حفظ آن انجام خواهید داد.

در آن‌سوی دنیا دولت چین قدرتی را در اختیار دارد که بسیار بزرگ‌تر از بانک‌های ماست. دیواره آتش بزرگِ چین (The Great Firewall) چیزهایی که مردم می‌توانند ببینند و بشنوند را به‌دقت کنترل می‌کند. سیستم‌های کنترل ارزی چین هم از خروج بیش‌ازحد پول از کشور توسط طبقه متوسط جامعه، جلوگیری می‌کند. دولت با استفاده از ۲ میلیون نفر سانسورچی هرگونه صدای مخالف در شبکه‌های اجتماعی را به‌سرعت خاموش می‌کند. اگر شما بخواهید به ناپدید شدن بدون محاکمه میلیون‌ها نفر در زندان‌های سیاه اعتراض کنید، این سانسورچی‌ها نخواهند گذاشت حتی یک کلمه از حرف‌های شما از دهانتان خارج شود.

البته سرکوب مردم اخیراً از این هم سخت‌تر شده است. چین اخیر استفاده از VPN را مسدود کرده است. تنها ابزار مردم برای عبور از محدودیت‌های سخت دیوار آتش.

ولی سرکوب چند سال اخیر با گذشته متفاوت است. انگار که چیزی آن‌ها را ترسانده باشد.

یکی از قدرتمندترین شرکت‌های آمریکا و قوی‌ترین قدرت قاره آسیا (چین)، هر دو ارزهای دیجیتال را به چشم یک تهدید بسیار جدی می‌بینند. آن‌ها ارزهای دیجیتال مانند گردبادی می‌بینند که به‌سرعت در حال قوی‌تر شدن است و آماده است که تمام دژهای استبدادی آن‌ها را با خاک یکسان کند و به همین دلیل است که آن‌ها ژست تهاجمی گرفته‌اند.

شالوده‌ای از واهمه

حمله هماهنگ امپراطوری به ارزهای دیجیتال به کجا می‌رسد؟
اعتماد کردن کار سختی است؟

هردوی این حمله‌ها کاملاً با دستورالعمل جذب، تسلیم کردن، فاسد کردن، یاغی شمردن و کشتن جور در می‌آید. حمله آن‌ها یک نوع حقه کسب اعتماد [طرف مقابل] است.

اجازه دهید با جی پی مورگان شروع کنیم.

آن‌ها می‌خواهند با از بین بردن اعتماد مردم به پول غیرمتمرکز، اعتماد به پول متمرکز را دوباره بازیابی کنند.

این حمله از آنجایی‌ که پشتوانه پول چیزی جز اعتماد ما به آن نیست، حمله بسیار مؤثری بوده و باعث پایین راندن قیمت شد.

جیمی دیمن، مدیرعامل جی پی مورگان، بعد از این که دختر خودش جرات این را پیدا کرد که بیت کوین بخرد، مجدداً یاوه‌ سرایی‌های بیهوده خودش را آغاز کرده است. دلیلش هم این است که او می‌داند از این به بعد شغل او جزو کارهای از رده خارج محسوب می‌شود. شرکت او برای یک قرن نقش واسطه را بازی کرده است و حنای آن‌ها دیگر رنگی ندارد. مشخص است که اطلاعات دخترش درباره آینده پول بیش از اطلاعات حال حاضر اوست. خوشا به حالش.

البته وقاحت غیرقابل‌ باور او در «کلاهبرداری» خواندن بیت کوین آنجا ذهن را آزار می‌دهد که از تعداد دفعاتی که شرکت او در پرونده‌های کلاهبرداری واقعی گناهکار شناخته‌ شده است باخبر باشیم. پرونده‌هایی که به مصالحه‌های میلیاردها میلیارد دلاری ختم شده است.

به یاد داشته باشید که شرکت او و تحلیل‌گرانش کسانی بودند که بزرگ‌ترین و مخرب‌ترین کلاه‌برداری تاریخ معاصر، یعنی کلاه‌برداری اوراق بدهی تضمین‌شده (Collateralized Debt Obligation scam) را ترتیب دادند. کلاه‌برداری که باعث رکود شدید بازار املاک آمریکا، از بین رفتن زندگی میلیون‌ها نفر و سقوط اقتصاد جهان شد و ما را با صورت به سمت رکود اقتصادی (سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰) پرتاب کرد.

این کلاهبرداری بسیار ساده بود. چند وام مسکن «درجه‌ یک» (triple A) را انتخاب کرده و آن‌ها را با چند وام آشغال و بی‌ارزش مخلوط‌ کنید و سپس همه آن‌ها را به‌صورت اوراق قرضه‌ای که هنوز رتبه درجه‌یک روی آن ثبت شده، به فروش برسانید.

شاید شما هنوز هم بر این باور هستید که این‌ یک کلاه‌برداری نبوده و صرفاً یک چرخه طبیعی از نوسانات اقتصادی است. یک فرازوفرود طبیعی در بازار املاک آمریکا. اجازه بدهید برای فهم بهتر این موضوع نگاه نزدیک‌تری به آن بیندازیم.

مارگو رابی (Margot Robbie) در یکی از صحنه‌های فیلم رکود بزرگ (The Big Short)، کل این مفهوم را در کمتر از دو دقیقه برای شما توضیح می‌دهد اما من هم برای کمک سعی می‌کنم قیاس خودم را در این مورد ارائه بدهم.

تصور کنید که یک جعبه شکلات درجه یک در اختیار دارید. شما می‌توانید این شکلات‌ها را با قیمت بالاتری به فروش برسانید. کافی است با یک روبان یک پاپیون زیبا روی جعبه درست کنید و قیمت را بالا ببرید.

این شکلات‌های فوق‌العاده مثل یک وام مسکن درجه‌یک هستند زیرا کسی که بتواند چنین پولی را برای خرید آن بپردازد از عهده باز پس دادن وام آن‌هم بر خواهد آمد. شما به‌عنوان یک سرمایه‌گذار با خرید پیش از موعد وام با قیمت کمتر و جمع‌آوری قسط‌های آن طی سال‌های طولانی آینده باقیمت‌های بالاتر به سود خواهید رسید.

حالا تصور کنید که یک نفر نصف شکلات‌ها را بردارد و به‌جای آن فضولات سگ را رنگ کند و آن‌ها را به شکل گران‌قیمت درآورده و در جعبه قرار دهد و به ازای آن همان قیمت جعبه شکلات لوکس را از شما طلب کند.

به نظرتان هنوز هم معامله خوبی است؟

این فضولات رنگ‌شده همان وام‌هایی هستند که هیچ‌وقت تسویه نخواهند شد، زیرا به کسانی فروخته‌شده‌اند که توان پرداخت آن‌ها را ندارند. وام‌های آشغالی که با وام‌های درجه‌یک مخلوط شده‌اند و با همان قیمت به فروش می‌رسند، طوری که به نظر می‌رسد هیچ کار اشتباهی صورت نگرفته باشد.

اگر این کار به نظر شما کلاه‌برداری است، حق با شماست، یک کلاه‌برداری به معنای واقعی کلمه.

کلاه‌برداری‌ای که هیچ‌کس به خاطر آن محکوم نشد و حتی یک نفر هم به خاطر آن به زندان نیفتاد. د رواقع ما به آن‌ها پول بیشتری دادیم تا مبادا آن‌ها به خاطر ارتکاب این دزدی دسته‌جمعی، ورشکست شوند. مالیات‌ دهندگان جامعه، یعنی ما و شما، به خاطر این فریب به آن‌ها ۱۲ میلیارد دلار پول اضافه دادیم. کاری که اقتصاد کشور را نابود کرد و میزان بدهی جهانی ما را تا حد بسیار غیرقابل جبرانی بالا برد.

در این باره بیشتر بخوانید: بدهی‌های جهانی در یک نگاه

کسانی که امروز به شما می‌گویند بیت کوین یک کلاهبرداری است همان کسانی هستند که مسبب این فاجعه انسانی مخرب بوده‌اند. وقاحت آن‌ها واقعاً بی‌نظیر است.

البته شاید بتوان دل و جرت آن‌ها را تحسین کرد. به‌ هرحال اگر قرار به دروغ‌گویی باشد بهتر است بزرگ‌ترین دروغ ممکن را بگویید.

البته یادتان نرود که در همان زمانی که آن‌ها با زبان‌های زهرآگین خود از کلاهبرداری حرف می‌زنند، دارند روی این فناوری سرمایه‌گذاری می‌کنند. چیزی که ما را به دومین حمله آن‌ها رهنمون می‌کند.

تسلیم و فاسد کردن

آن‌ها در حال ساخت کوین‌ها و بلاک چین‌های خود هستند. این واقعیت که هیچ شرکتی نمی‌تواند به‌ تنهایی کل یک بلاک چین را کنترل کند، دیگر اهمیتی ندارد. پروژه آن‌ها بلاک چین نیست، یک پایگاه داده (دیتابیس) است. این پروژه هیچ ارزش‌افزوده‌ای برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند ولی برای آن‌ها مهم نیست.

همان‌طور که نویل راویکانت (Navil Ravikant)، موسس آنجل لیست (Angel List)، می‌گوید:

یک بلاک چین بدون کوین مانند یک بازار بدون پول، بی‌معنی است. داشتن یک بلاک چین که توسط یک فرمانروا و یک شرکت، یک طبقه نخبه یا یک دسته دزد اداره می‌شود، بی‌معنی است.

می‌پرسید چرا بی‌معنی است؟

زیرا قدرت واقعی بلاک چین از توزیع اعتماد در میان تمام اکوسیستم ناشی می‌شود و برخلاف باور عمومی، اعتماد یک مفهوم ثابت نیست بلکه یک مفهوم پویاست.

اگر ما تمام قدرت را به یک موجود یا نهاد واحد تفویض کنیم و آن نهاد فاسد شود، کار ما تمام است. برای این‌ که به این موضوع پی ببرید کافی است به دوستانمان در شرکت «اکویی فکس» (Equifax) نگاه کنید. این شرکت نتوانست از داده‌های ما محافظت کند و کاری کرد که اطلاعات شخصی نیمی از مردم آمریکا به بیرون درز پیدا کند. به یاد داشته باشید که اکویی فاکس جزو شرکت‌هایی است که به صدور «گواهی دیجیتال ریشه» (Root Certificate) در وب می‌پردازد.

به همین دلیل است که مفهوم «شبکه اعتماد» (Web of Trust) در بلاک چین و رمزنگاری، با مفهوم سنتی آن تفاوت دارد. بلاک چین به این دلیل اعتماد را بین همه پخش می‌کند که نهادهای متمرکز غیرقابل‌ اعتماد نتوانند بعد از سوءاستفاده‌های مکرر از آن، از پس دادن آن خودداری کنند. آن‌ها حساب‌وکتاب هر کس را روی زنجیره ثبت می‌کنند تا هیچ گروه منفردی نتواند کنترل کامل بقیه را در دست بگیرد.

توزیع واقعی قدرت هنگامی اتفاق می‌افتد که بانک، سهام‌داران، قانون‌گذاران و همه سپرده‌گذاران آن کلید بلاک چین را در اختیار داشته باشند. در این سیستم قانون‌هایی قابل‌ اعمال خواهند بود که همه بتوانند بر سر آن توافق کنند. این نمایشی است واقعی از جوهره‌ی دموکراسی در عمل با استفاده از اهرم نظارت و توازن.

ولی مالکیت یک کوین بانکی تنها متعلق به یک بانک است. این همان مدل اعتماد کهنه و شکست‌ خورده‌ای است که ما تاکنون با آن سروکار داشته‌ایم.

سؤال این است که اگر این درست است چرا آن‌ها به انجام آن اصرار دارند.

زیرا اگر یک بانک تمام کلیدها را در اختیار داشته باشد می‌تواند به کار همیشگی خود، یعنی تغییر قوانین بازی و فریب مردم مطابق میل خود ادامه دهد و ضمن استهزای شما، وادارتان کند که هزینه‌های آن را هم بپردازید.

آن‌ها به این دلیل به دنبال راه‌اندازی یک بلاک چین متمرکز هستند که با استفاده از آن می‌توانند برای همیشه به دست‌کاری قوانین، مطابق میل، خود ادامه دهند.

دولت چین هم دقیقاً به دنبال همین است. اجازه بدهید که برای مدتی هم که شده توجه خود را به آن‌سوی دریاها منعطف کنیم.

احیای سلسله‌های پادشاهی چین

حمله هماهنگ امپراتوری به ارزهای دیجیتال
سربازان امپراطوری منتظر دستور امپراطور

چین، جدا از اینکه چینی‌ها اسمش را چه گذاشته‌اند، هنوز هم از یک نظام سلسله‌ای استفاده می‌کند. اسم گل رز را هر چه بگذاریم باز هم یک گل رز است. سلسله‌های چین هیچ‌ وقت از بین نرفتند بلکه تغییر شکل دادند. جمهوری خلق چین در واقع ادامه‌دهنده راه همان نظامی است که در پنج هزار سال گذشته بر این سرزمین حکم‌ فرمایی کرده است.

حالا یک امپراتور یا یک حزب، تفاوتی ندارد چراکه هر دو یک کار را انجام می‌دهند. چه یک نفر قوانین را بسازد چه هزاران نفر. روش‌های آن‌ها در اداره حکومت هم یکسان است.

با اینکه چین و جی پی مورگان هر دو از روش حمله به اطمینانی استفاده می‌کنند که برای نابود کردن اعتماد مردم به ارزهای دیجیتال طراحی‌ شده است، اما چین در این زمینه یک گام فراتر می‌رود.

فرمانروایان چین به سرعت استراتژی استفاده از قانون به‌عنوان یک سلاح را برگزیدند.

این روش با ممنوع کردن ICO‌ها پشت نقاب حفاظت از مردم آغاز شد و با ممنوع کردن صرافی‌ها به بهانه نداشتن مجوز، با وجود اینکه چنین مجوزی وجود نداشت، ادامه پیدا کرد.

این روش به این دلیل مؤثر است که بسیاری از مردم قانون را به هر شکلی که باشد، مفید می‌دانند. اگر قانون بگوید که فردا همه باید از پل به پایین بپرند، این حکم قانون است و قانون همیشه خوب است. بهتر است همه شروع به پریدن کنند وگرنه هر بلایی سرشان بیفتد، حق‌شان است.

اما قانون تنها به‌خوبی مردمی است که آن را به کار می‌برند. در یک جامعه عادلانه، قانون هم عادلانه است و در یک جامعه ناعادلانه، قوانین هم ناعادلانه خواهند بود. به همین دلیل است که همه وقایع هولناک تاریخ بشر، از قتل‌عام سرخ‌پوست‌ها گرفته تا هولوکاست، همه قانونی بوده‌اند.

«جیهان وو» (Jihan Wu)، مالک بزرگ‌ترین تاسیسات استخراج بیت کوین در دنیا، در این میان ناگهان گفت که به نظر او تمام صرافی‌ها باید مطابق گذشته این مجوز ساختگی را داشته باشند:

هیچ‌کدام از صرافی‌های بیت کوین در چین مجوز لازم برای تبادل فهرست سفارش‌ها را دریافت نکرده‌اند. قدمت این قانون خیلی از بیت کوین بیشتر است.

او بهتر است دعا کند که دولت یک‌دفعه با اختراع یک مجوز برای اداره تاسیسات استخراج بیت کوین، تمام سوده‌های او را مصادره نکند.

حمله هماهنگ امپراطوری به ارزهای دیجیتال به کجا می‌رسد؟
جیهان وو

آن‌ها ابتدا به سراغ معامله‌گران رفتند و من سخنی نگفتم زیرا من یک معامله‌گر نبودم. سپس به سراغ کاربران بیت کوین رفتند و من بازهم سخنی نگفتم زیرا من یک کاربر واقعی نبودم. در آخر آن‌ها به سراغ ماینرها رفتند و آن موقع دیگر کسی نبود که به دفاع از من سخنی بگوید. (کنایه‌ای به سخنرانی معروف کشیش ضد نازی آلمان مارتین نیمولر)

حکومت چین مشخصاً قدرت ویرانگر بلاک چین را به رسمیت شناخته است و می‌خواهد آن را مانند غول چراغ جادو به دام بیندازد. آن‌ها می‌خواهند مطمئن شوند که کنترل عرضه پول را از دست نخواهند داد، چراکه پول قدرت است. آن‌ها می‌خواهند مطمئن شوند که کسی مزاحم آن‌ها نخواهد شد.

مشاوران شرکت «دلویت» (Deloitte)، درست مانند کمپانی‌های آمریکایی که برای ساختن دیوار آتش بزرگ به چین کمک کردند، دارند برای ساختن کیف پولی که به تمام تراکنش‌ها دسترسی پنهان داشته باشد با دولت چین همکاری می‌کنند تا آن‌ها بتوانند به کنترل و نظارت خود بر تمام جنبه‌های زندگی مردم ادامه دهند.

این کیف پول به آن‌ها این امکان را می‌دهد که پول‌های شما را از راه دور، مثل یک چراغ، خاموش کنند و قدرت جدیدی را به قدرت‌های سلسله‌های حکومتی چین اضافه خواهد کرد.

یک ‌ضرب‌ المثل قدیمی چینی می‌گوید:

طاق آسمان بلند است و امپراتور بسیار دور از اینجاست.

معنی این ضرب‌المثل این است که سرزمین ما بسیار پهناور است و امپراتور نمی‌تواند همه مردم را زیر نظر داشته باشد. علی‌رغم مشت آهنین حزب کمونیست و دیگر امپراتوران پیش از آن‌ها، نحوه حکومت بر سرزمین پهناور میانه (ترجمه نام چینی این کشور) از بسیاری از جهات هنوز بسیار غیرمتمرکز مانده است.

تنها راه حکومت برای کنترل شهروندانش متوسل شدن به زور است. آن‌ها نمی‌توانند هر چیزی که مردم از آن متنفر هستند را نابود کنند، پس به‌طور تصادفی گروهی از مردم را انتخاب کرده و بعد از یک محاکمه نمایشی آن‌ها را مجازات می‌کنند. حکومت چین قبلاً این نمایش را درجاهایی مثل تبت اجرا کرده است. وقتی دیدند که نمی‌توانند موج مداوم شورش‌ها در بخش غربی استان سین کیانگ در لبه دنیا را کنترل کنند، یک استاد دانشگاه را به حبس ابد محکوم کردند.

استفاده سنتی حکومت‌ها از ترفند خشونت برای سلطه به همه‌ چیز و همه‌ کس. کافی است یک فرد را به‌طور تصادفی انتخاب کنید و با کشتن یا زندانی کردن او به همه هشدار دهید که این اتفاقی است که می‌تواند برای شما هم بیفتد.

کنترل همه پول‌های دیجیتال قدرت جدید بی‌سابقه‌ای را در اختیار جمهوری خلق چین خواهد گذاشت. در صورت موفقیت، آن‌ها یک نظام پولی فلج و قابل‌کنترل از مرکز را به دست خواهند آورد که قدرت امپراتور را در سراسر این سرزمین گسترش خواهد داد. نظام پولی که چشم سائورون را در جیب و تلفن هوشمند هرکسی جاسازی خواهد کرد. ذره‌بینی دوطرفه برای نظارت بر تمام جنبه‌های زندگی مردم.

حمله هماهنگ امپراتوری به ارزهای دیجیتال
چشم سائورون بر فراز یکی از آسمان خراش‌های مدرن

اگر با خواندن این‌ها فکر می‌کنید کسانی که لیاقت ذره‌ای اعتماد شما را ندارند می‌خواهد یک داستان دروغ را در گوش شما فروکنند، دقیقاً حق با شماست.

اما یک نکته را به یاد داشته باشید:

این‌ یک داستان طولانی است که در پایان آن هیچ‌کدام از این حملات موفقیت‌آمیز نخواهد بود.

اولاً همه می‌دانند که بانک‌های بزرگ همیشه دروغ می‌گویند. مردم آن‌قدر مارگزیده شده‌اند که از ریسمان سیاه‌وسفید می‌ترسند. بگذارید آن‌ها هرچقدر که می‌خواهند با فریاد تقلب، تقلب خود گوش آسمان را کر کنند، مردم دیگر می‌دانند که امپراتور لخت است. کلاه‌برداری اوراق بدهی تضمین‌ شده آخرین فرصت آن‌ها برای فرار از محکومیت بود.

حباب بدهی آن‌ها مجدداً متورم شده است و اندازه آن چندین برابر از حباب سال ۲۰۰۸ بزرگ‌تر خواهد بود. این بار پس از ترکیدن حباب هیچ‌کس ضامن و مانع از به زندان افتادن آن‌ها نخواهد شد.

ارزهای دیجیتال برای بقا در آشوب ایجاد شده‌اند

حمله هماهنگ امپراطوری به ارزهای دیجیتال به کجا می‌رسد؟

به همین دلیل است که ارزهای دیجیتال در کشورهای ورشکسته‌ای مثل ونزوئلا موفق می‌شوند. کشورهایی که مردم آن گرسنه‌اند و پول آن‌ها به خاطر عملکرد دولت دیگر ارزشی ندارد.

طی چند سال گذشته میلیاردها دلار پول هوشمند در هزاران پروژه بلاک چینی سرمایه‌گذاری شده است. همین حالا یک نفر دارد روی نرم‌افزار قاتل بعدی کار می‌کند که ارزهای دیجیتال را مثل موشک به هوا پرتاب خواهد کرد. هنگامی‌که ارزهای دیجیتال شاهکاری مثل موزیلا (اشاره به عرضه مرورگر موزیلا و نابودی اینترنت اکسپلورر مایکروسافت) را به بازار عرضه کنند، شرکت‌های سنتی برای استقبال از آن و دفاع از این بازار ایده‌های جدید، سر و دست خواهند شکست؛ زیرا می‌دانند که این بار در صورت شکست خوردن، ضرر زیادی خواهند کرد.

در آن زمان کشورهایی که در برابر بلاک چین ایستادگی کرده بودند، درد این اشتباه را مثل شلاق بر پشتشان حس خواهند کرد.

اگر چین صرافی‌ها را برای همیشه ببندد و صنعت استخراج را تعطیل کند، دشمنان تاریخی آن‌ها، مثل ژاپن، همانند امروز با خوشحالی از این کار آن‌ها استقبال خواهند کرد. شهروندان در این حالت کار خود را به‌صورت زیرزمینی انجام خواهند داد و همه امید حکومت برای اعمال قوانین احراز هویت (KYC) و متوقف کردن این جنگ عظیم سرمایه‌ها را بر باد خواهند داد. علی‌الخصوص در حالتی که خانه پوشالی اقتصاد آن‌ها فروبریزد.

چینی‌ها استاد تولید آمارهای رشد تولید ناخالص داخلی ساختگی هستند. آن‌ها استاد اجرای پروژه‌های زیربنایی عظیم (مثل پل‌ها و ساختمان‌های غول‌آسا) هستند و هر مسئول منطقه‌ای حزب باید درصد رشد مشخصی، معمولاً ۷ درصد یا بیشتر را برای منطقه خود به دست بیاورد. مشخص است که این میزان رشد را نمی‌توان از راه‌های قانونی به دست آورد.

وقتی جوهره کارآفرینی لازم را برای دسترسی به رشدی سریع‌تر از رشد کمپانی‌های اینترنتی در جریان حباب دهه ۹۰ را در اختیار نداشته باشید، تنها راهی که باقی می‌ماند ساختن بناهای عظیم به درد نخور است. چین در سه سال گذشته بیش از یک‌صد سال اخیر آمریکا سیمان مصرف کرده است. آن‌ها شهرهایی را ساخته‌اند که کسی در آن‌ها زندگی نمی‌کند و اسم آن‌ها را شهر ارواح گذاشته‌اند.

این رشد واقعی نیست، بلکه یک رشد ساختگی است.

طنز ماجرا در این است که تنها چیزی که از مبارزه با ماینرها عایدشان خواهد شد از کار انداختن نوآورانه‌ترین و واقعی‌ترین کارآفرینان کشورشان است. بزرگ‌ترین استخراج‌کننده بیت کوین چین (شرکت بیت مین) اخیراً با تشویق طراحان چیپ های خود برای کار درزمینهٔ هوش مصنوعی، در حال ساخت یک دستگاه ای سیک مخصوص یادگیری عمیق است. هوش مصنوعی یکی از فناوری‌هایی است که چین در نظر دارد طی سال‌های آینده دست بالا را در آن داشته باشد.

چنانچه دولت تمام معادن (فارم های) بیت کوین آن‌ها را توقیف کند و منبع اصلی تأمین سرمایه آن‌ها را قطع کند، این چیپ هیچ‌گاه به بازار عرضه نخواهد شد و آن‌ها شانس خود برای شکل دادن به تمام فناوری‌های آینده را از دست خواهند داد. در این صورت مجدداً یک شرکت آمریکایی یا اروپایی خواهد بود که بازار تولید این چیپ ها را قبضه خواهد می‌کند.

پس‌لرزه‌ها

حمله هماهنگ امپراطوری به ارزهای دیجیتال به کجا می‌رسد؟

شاید شما با خواندن این مقاله فکر کنید که ناقوس مرگ پول غیرمتمرکز به صدا درآمدهاست.

اصلاً هم این‌طور نیست.

ارزهای دیجیتال به طرز خارق‌العاده‌ای مقاوم هستند.

بازار همین‌ حالا هم در حال پس زدن اثرات این حمله‌هاست و بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال به‌سرعت در حال بازیابی خود هستند. بازگشتی که در بازارهای سنتی سه سال زمان می‌برد، برای بیت کوین می‌تواند در سه ماه یا چند هفته اتفاق بیفتد.

زیرا بیت کوین و ارزهای دیجیتال بزرگ‌تر از یک کشور یا یک شرکت هستند و اگر کسی نخواهد در این بازی منصفانه عمل کند، دیگران به او اجازه بازی کردن را نخواهند داد.

اگر کشورها راه‌های قانونی مشارکت شهروندان در این فناوری را مسدود کنند، آن‌ها حداقل تا وقتی‌که آن کشور متوجه اشتباه هولناک خود در این زمینه نشده است، از راه‌های غیرمجاز استفاده خواهند کرد.

در بحبوحه حملات صورت گرفته علیه ارزهای دیجیتال، ارزهای دیجیتال با محوریت حریم خصوصی (پرایوسی کوین) مثل مونرو (XMR)، پیوکس (PIVX)، دش (DASH) و زی کش (Zcash) جذاب‌تر از همیشه به نظر می‌رسند.

توسعه کیف پول‌های سبک‌وزن موبایل آن‌ها را از این هم جذاب‌تر خواهد کرد. حتی اتریوم هم در هاردفورک خود به نام مترو پلیس، به دنبال استفاده از فناوری خصوصی محور زی کش هستند. در صورت ادامه انتشار اخبار نادرست توسط رسانه‌ها منتظر این باشید که این ارزها در ماه‌های آینده سوددهی خوبی داشته باشند.

حمله هماهنگ امپراطوری به ارزهای دیجیتال به کجا می‌رسد؟
مونرو، معروف‌ترین ارز دیجیتال پیگیرگریز

نشریه بسیار معتبر اینترنشنال بیزینس تایمز اخیراً مقاله‌ای را درباره قدرت مونرو در جلوگیری از رخنه‌های عظیم اطلاعاتی، مانند از کارافتادن فاجعه‌بار سیستم حفاظتی اکویی فاکس (Equifax)، به چاپ رساند. رخنه‌ای که هکرها با استفاده از آن می‌توانند کارت‌های اعتباری جدیدی به اسم ما افتتاح کنند و برای آمریکایی‌ها میلیاردها دلار هزینه خواهد داشت. اگر شما تنها ده دقیقه درزمینهٔ کامپیوتر کار کرده باشید می دانید که هیچ شرکت یا کشوری نمی‌تواند امنیت داده‌های ما را تضمین کند.

عملکرد دفاعی آن‌ها برای تضمین امنیت باید کاملاً و همیشه بدون نقص کار کند درحالی‌که هکرها برای موفقیت باید تنها یک‌بار از سدهای دفاعی آن‌ها عبور کنند.

تنها یک‌راه برای امن نگه‌داشتن داده‌های ما وجود دارد و آن این است که اصولاً از ذخیره کردن آن‌ها (در یک محل) خودداری کنیم.

قابلیت حفظ حریم خصوصی در یک جامعه پایدار و امن نه یک کالای لوکس، بلکه یک نیاز ضروری است. به همین دلیل است که پدران بنیان‌گذار ایالات‌متحده متمم چهارم قانون اساسی را به آمریکا هدیه داده‌اند:

حق مردم برای برخورداری از امنیت جان، مسکن، اسناد و اموال در مقابل توقیف‌ها و جستجوهای غیرمنطقی پایمال نخواهد شد و هیچ مجوزی برای آن صادر نخواهد شد مگر در صورت وجود ادله کافی با سوگندنامه یا اعلامیه رسمی که در آن، محل جستجو و افراد و اشیای مورد تصرف ذکرشده است، مشخص شده باشد.

اگر آن‌ها این متمم را امروز می‌نوشتند مسلماً حق برخورداری از امنیت اسناد و دستگاه‌های دیجیتالی شخصی را هم در آن می‌گنجاندند. نوشتن این متمم به این خاطر بود که آن‌ها در یک نظام اجتماعی تمامیت‌خواه بزرگ‌شده بودند. نظامی که در آن امپراتوری می‌توانست بدون نیاز به تائید مردم، قانون وضع کند و بعد از گماشتن سربازان در خانه‌های مردم آن‌ها را وادار کند که هزینه‌اش را بپردازند و مردم را در دادگاه‌های سری خود محاکمه کند.

ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز ضمن برگرداندن حریم خصوصی و حق کنترل زندگی به مردم، نیاز آن‌ها به قانون و نظم را هم به تعادل خواهد رساند. هر جامعه سالمی به هردوی این‌ها نیاز دارد. آن‌هایی که این موضوع را درک نمی‌کنند همان کسانی هستند هیچ‌وقت در طول تاریخ آن را درک نکرده‌اند زیرا به هیچ‌کس به‌غیراز خودشان اهمیت نمی‌دهند.

اجازه بدهید بانک‌ها کوین‌های آشغال خودشان را نگه‌دارند. هیچ‌کس آن‌ها را نخواهد خرید. ما این بار فریب آن‌ها را نمی‌خوریم.

کشورهایی مثل ونزوئلا و دلالان قدرت سوسیالیست آن‌ها هم می‌توانند پول ابرتورمی خود را حفظ کنند.

امروزه تمام پول‌ها، طلاها و سوابق مالی گذشته ما در اختیار بانک‌ها و قدرت‌های مرکزی قرار دارد. ولی ما دیگر به آن‌ها نیازی نداریم.

آن‌ها می‌توانند تا هر وقت که بخواهند آن‌ها را نگه‌دارند.

ما به سمت آرمان‌های بزرگ و بهتری حرکت می‌کنیم.

و می‌خواهیم که پول و زندگی خود را از آن‌ها پس بگیریم.

پس‌لرزه‌های این فناوری تازه شروع‌شده است.

guest

استفاده از محتوای توهین‌آمیز، غیراخلاقی، دیدگاه‌های غیراقتصادی، تبلیغات و اطلاعات تماس یا لینک‌های نامرتبط ممنوع است.

نقض قوانین ممکن است منجر به عدم تأیید دیدگاه‌ها یا مسدودسازی حساب کاربران شود.

21 دیدگاه
مجتبی
مجتبی
4 سال قبل

بسیار عالی بود از تهیه کننده و تمامی عوامل مربوطه تشکر لازم را دارم.

مینا
مینا
4 سال و 3 ماه قبل

... و نیز، ترجمه بسیار خوبی بود.

مینا
مینا
4 سال و 3 ماه قبل

سلام. این مبارزه با قدرتهای مالی متمرکز و جانیان بزرگ اقتصادی زمانی صورت جدی تری به خود می گیرد که هر مخالفی، برای تبلیغ و گسترش ارزهای دیجیتال تلاش کند و به تعداد استفاده کنندگان و خریداران معمولی بیت کوین و .... در جهان افزوده شود. گروه هایی از مردم با فروش همه دارایی خود و خرید بیت کوین، زندگی کولی واری در پیش گرفته اند که هدف آن، تبلیغ و گسترش فرهنگ استفاده از بیت کوین است، اما متاسفانه تعدادشان بسیار کم است و فرصت برای گسترده کردن مالکیت ارزهای دیجیتال و تمرکز زدایی از آن نیز، مدام کمتر می شود.

صادق ماهرو
صادق ماهرو
4 سال و 4 ماه قبل

مقاله فوق العاده لذت بخشی بود به این ترتیب فهمیدم که برخورد صاحبان قدرت در ایران دقیقا کپی شده نسخه چینیه و به این ترتیب تمام کسانی که میخوان روی استخراج ارز دیجیتال سرمایه گذاری کنند مجبور به مهاجرت هر چه سریعتر از این کشورند ... این صنعت نه تنها در ایران به همین زودیها حمایت نمیشه بلکه شدیدا هم بر علیه اش جبهه گیری میشه و دانسته و نا دانسته هر کسی هم که در این صنعت باشه به روز سیاه می نشونند

Mmmmmm
Mmmmmm
4 سال و 4 ماه قبل

با سلام ممنون و سپاس از نویسنده و مترجم ان وسپاس ممنون از شما که ان را گذاشتید به امید روزی که دولت های ظالم وجود نخواهد داشت ودنیا رو به ازادی حرکت خواهد کرد

رضا
رضا
4 سال و 4 ماه قبل

با خوندن این متن فهمیدم چرا آمریکا ابرقدرته و چرا هر آمریکایی پرچم کشورش رو با افتخار تو حیاط خونش برافراشته داره

متمم چهارم قانون اساسی آمریکا

"حق مردم برای برخورداری از امنیت جان، مسکن، اسناد و اموال در مقابل توقیف‌ها و جستجوهای غیرمنطقی پایمال نخواهد شد و هیچ مجوزی برای آن صادر نخواهد شد مگر در صورت وجود ادله کافی با سوگندنامه یا اعلامیه رسمی که در آن، محل جستجو و افراد و اشیای مورد تصرف ذکرشده است، مشخص شده باشد."

حریم خصوصی یعنی این

Hamid
Hamid
4 سال و 4 ماه قبل

من از زمانی که بیت کوین ۱۳۰ دلار بود با این ارزها آشنا شدم و لایت کوین کمتر از نیم دلاری تو سایت btc-e.com خرید و فروش میکردم
از همون موقع علاقمند شدم به این بازار
این انقلاب جدیدی هست
هرکس باهاش مقابله کنه و بهش توجه نکنه تو آینده چوبشو خواهد خورد
بابت مقاله تشکر فراوان

سید
سید
4 سال و 4 ماه قبل

عالی بود . احسنت

Alidastan
Alidastan
4 سال و 4 ماه قبل

احسنت افتخار میکنم تو کشورم حداقل یک مجموعه به خوبی شما در این حوزه فعالیت میکنه و بروز هست.
خداقوت خسته نباشید

سید احمد قاسمی
سید احمد قاسمی
4 سال و 4 ماه قبل

بسیار زیبا و آموزنده بود ممنون