حجت‌الاسلام مبشری‌عارف: ارزهای دیجیتال می‌توانند به عنوان مال تعریف شوند

حجت‌الاسلام مبشری‌عارف: ارزهای دیجیتال می‌توانند به عنوان مال تعریف شوند

استاد فقه‌الاقتصاد اظهار کرد: مالیت خارجی ارزهای دیجیتال می‌تواند از «انفال» باشد و البته این به تصمیم دولت‌ها یا ولی امر مسلمین مربوط است که مثلاً یک درصد از انفال را به‌عنوان پشتوانه این ارزهای دیجیتال داخلی قرار دهد.

به گزارش ارزدیجیتال، خبرگزاری ایکنا در ادامه بررسی زوایای فقهی ارزهای دیجیتال و استخراج آن با حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مبشری‌عارف، پژوهشگر اقتصاد اسلامی، عضو اول شورای دبیرخانه مجمع اساتید استان تهران و استاد فقه‌الاقتصاد به گفت‌وگو نشست:

درباره پیشنهادهای خود برای استفاده صحیح و شرعی از ارزهای دیجیتال توضیح دهید.

یکی از مهم‌ترین راهکارها، استفاده از سیستم کنترل و نظارت آنلاین است. به تعبیر برخی از بزرگان نیازمند انضباط مالی هستیم و حال سؤال این است که این انضباط را در شرایط بغرنج و پیچیده امروز چگونه باید مدیریت کنیم؟ واقعاً در سیستم نظارت آنلاین اقتصادی، کسی نمی‌تواند دزدی کند. نه اینکه نخواهد دزدی کند بلکه اساساً چنین امکانی برای وی وجود نخواهد داشت. اگر در جایی دوربین مداربسته وجود دارد و من علم داشته باشم که این دوربین در حال ضبط تصویر من است بنابراین دیگر دست به دزدی نمی‌زنم. در سیستم‌های آنلاین هم امکان دزدی وجود ندارد و به تعبیری داریم اشخاص را به زور به بهشت می‌بریم و نمی‌گذاریم وی دزدی و ظلم کند.

در سیستم نظارت آنلاین چنین اتفاقاتی می‌افتد و ما هم این را در بسیاری از امور اجرایی کرده‌ایم بنابراین انضباط مالی، جلوی سوءاستفاده را می‌گیرد. نیکسون در دوران ریاست‌جمهوری خود رابطه دلار و طلا را جدا کرد و چنین اتفاقی با سیستم نظارتی آنلاین رخ داد. نکته دیگر، «جعل نصاب» است. در منابع اسلامی به صورت مفصل در این مورد بحث شده است. کسی هم که کمترین سواد فقهی را داشته باشد با کوچک‌ترین مراجعه به منابع فقهی می‌تواند درک کند که وقتی می‌خواهیم ببینیم شارع برای امور خود کاری کرده یا نه؟ باید ببینیم که منابع مالی آن چیست. وقتی نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که شارع دارای جعل نصاب است.

یکی از مهم‌ترین منابع مالی اسلام، زکات است. در قرآن کریم هم آمده است «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ از اموال آنان صدقه‌ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازی و برایشان دعا کن زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است و خدا شنوای داناست» (التوبه/ ۱۰۳). «خُذ»، یک امر حکومتی است. منظور این است که‌ای پیامبر، این زکات را بگیر. امروز بیت کوین و ارزهای دیجیتال هم می‌توانند مال باشند. اسلام به‌گونه‌ای صحبت می‌کند که پوند، ین و هر واحد پولی دیگر را بتواند در نظام مالی خودش مدیریت کند و این دین است که می‌تواند خاتم و جهانی باشد و دیگران از ما الگوپذیری کنند.

سیستم بشری در مکتب پوزیتیویسم و تجربه‌گرایی و در سیستم‌های GSI این را عملیاتی کرده که کالاها را شناسه‌دار کند و هر مولودی که به دنیا می‌آید یک کارت شناسایی و کد ملی می‌گیرد و سیستم هم تا بی‌نهایت کد ملی دارد و به محض به دنیا آمدن آن انسان، این سیستم فعلیت پیدا کرده و نظارت نیز فعال می‌شود. نکته دیگری که در این مورد بسیار مهم است و درزمینهٔ خمس، بارها آن را تجربه کرده‌ایم، موضوع معدل‌گیری یا (Average) است. همه‌چیز که طبق تصمیم ما پیش نمی‌رود بلکه ممکن است جنگ شده یا کالایی کمیاب شود. این سیستم معدل درآمد هر انسانی را می‌گیرد و بعد بر اساس معدل می‌تواند اخذ نصاب خمس یا زکات را انجام دهد.

درآمد کارمندان معمولاً نوسانات غیر شدیدی دارد اما آنها که شغلشان آزاد است نوسانات شدید دارند و مثلاً ممکن است که یک تاجر به دلیل تحریم‌های اقتصادی علیه ایران و نوسانات ناشی از آن دچار ورشکستگی شود. لذا با معدل‌گیری می‌توانیم نصاب‌های متفاوتی را برای صنوف مختلف قرار دهیم. پس معدل‌گیری سالانه اتوماتیک از اعتبارات نصاب‌دار و حفظ قدرت خرید آنلاین هر کد ملی به صورت لحظه‌ای صورت خواهد گرفت و به‌صورت لحظه‌ای هم متوجه خواهیم شد که قدرت خرید هر فردی براساس نصابی که برای وی تعیین شده، چگونه است.

این سیستم اساساً نیازی به سِروِر هم ندارد که نهادهای امنیتی نگران آن باشند و بگویند ممکن است دیگران متوجه آن شوند یا بدانند که ما درزمینهٔ چه کالاهایی دارای نقطه ضعف هستیم. اگر در درون به اقتصاد مقاومتی و تولیدمحوری تکیه کنیم قطعاً این موارد که رهبر معظم انقلاب هم در بیانیه گام دوم انقلاب به آن اشاره کرده‌اند محقق شده و به تمدن اسلامی نیز خواهیم رسید.

معنا ندارد که ما اقتصاد خود را از انگلیس، آمریکا و فرانسه به‌صورت تقلیدی و یک پروپوزال یا طرح گرفته و همان را اجرا کنیم. این با عقلانیت مخالف است. دین ما دین خاتم محسوب می‌شود. بنابراین نمی‌توانیم همه چیز خود را از دیگران بگیریم و بعد بگوییم که نگاه ما کامل است چراکه داشتن چنین دیدگاهی غیرفقهی و غیرعقلایی است.

معنا ندارد که ما اقتصاد خود را از انگلیس، آمریکا و فرانسه به‌صورت تقلیدی و به‌صورت یک پروپوزال یا طرح گرفته و همان را اجرا کنیم. این با عقلانیت مخالف است. دین ما دین خاتم محسوب می‌شود. بنابراین نمی‌توانیم همه‌چیز خود را از دیگران بگیریم و بعد بگوییم که نگاه ما کامل است چراکه داشتن چنین دیدگاهی غیرفقهی و غیرعقلایی است.

همان‌گونه که مطلعید سال قبل هم بانک مرکزی و هم سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام کردند که معامله بیت کوین ممنوع است اما در ماه‌های اخیر برای ماینینگ ارزهای دیجیتال، تعرفه‌ای را تعیین کرده و در واقع آن را مجاز کردند. حتی خبرهایی می‌رسد مبنی بر اینکه برخی نهادهای دولتی هم به این سمت حرکت کرده‌اند. بنابراین می‌توانیم چنین استدلال کنیم که رسماً استخراج و معامله ارزهای دیجیتال پذیرفته شده است؟

ما در دین دارای یک رخصت و یک سنت هستیم. رخصت به معنای اجازه موردی و سنت به معنای فراگیر شدن و انجام همیشگی است. خطر اینجاست که اگر رخصت تبدیل به سنت شود تبدیل به بدعت نیز خواهد شد؛ در واقع، یک چیز موردی که قرار بود در یک دوران همانند دوران تحریم انجام شود و شارع هم اجازه آن را داده است اما ممکن است عده‌ای بگویند حالا که برخی نهادها و از جمله نهادهای نظامی و امنیتی چنین کاری را انجام داده‌اند بنابراین ما هم می‌توانیم چنین کاری را انجام دهیم. اما نباید از این نکته غفلت کنیم که در فقه باید ابتدا زیربنا را مستحکم کنیم.

«انفال» گزینه‌ای مناسب برای مالیت ارزهای دیجیتال/ برای «نقض عهد سیستمی» چاره‌اندیشی نشده است

بیت کوین‌هایی که الان به هر دلیلی خرید و فروش می‌شوند ضمانت اجرای خارجی ندارند بلکه از بس مقبول شده‌اند بنابراین در حال جلو رفتن هستند. ممکن است در زمان معینی شوکی به آنها وارد شود و کسی هم نتواند جلوی آن را بگیرد. البته برخی از کارشناسان علمی معتقدند که چنین چیزی محال و ناشدنی است اما چنین چیزی را باید به صورت علمی ثابت کرد. اگر هم قرار است چنین چیزی از لحاظ علمی ثابت شود باید از زمان مصرف انرژی تا تبدیل آن به کالا، در صورت نقض عهد سیستمی، شما بتوانید کالای معادل آن را در داخل یا بر اساس توافق بین‌المللی ضمانت کنید.

درست است که وفای به عهد من یا شما خوب است اما گاهی ممکن است که برق نباشد یا برق قطع شود آنگاه کالای معادل این انرژی در عالم خارج کجاست؟ اگر در مقابل آن میزان مصرف انرژی، کالایی به طرف ندادند چه باید کرد. اگر طرف گفت که بنده نیازمند آن نیستم که نباید جبری علیه وی وجود داشته باشد. همان‌گونه که عرض شد، مال به معنای چیزی است که مردم نسبت به آن میل پیدا کرده‌اند حال اگر این میل با نسخه‌ای مشابه از بین رفت پس چه ضمانتی برای افرادی که صاحب آن انرژی هستند داریم؟ اینها مواردی هستند که باید از قبل مشخص شود.

می‌توانیم به‌صورت کلی‌گویی هم این موضوع را مطرح کنیم اما باز تبدیل به اما و اگر خواهد شد بنابراین باید مشخص شود که این واحد بیت کوین یا ارز دیجیتال دارای مالیت خارجی است چراکه این وجه مشترک همه پول‌های مجازی است. ما پیشنهاد کردیم که این مالیت خارجی می‌تواند از انفال باشد و البته این به تصمیم دولت‌ها یا ولی امر مسلمین مربوط است که مثلاً یک درصد از «انفال» را به‌عنوان پشتوانه این ارزهای دیجیتال داخلی قرار دهد.

اما نکته مهم‌تر آن است که اگر این ارزها با محوریت دیگران خرید و فروش شود درست است که مرکز در همه جا است و در یک جای خاص نیست اما دیگران می‌توانند آمارهای امنیتی ما را در اقتصاد به دست بیاورند و این خطرناک است لذا اینکه برخی بزرگان از لحاظ فقهی فرموده‌اند که پول‌های مجازی مساوی با اکل مال به باطل است و مشکلات فقهی را برای آن بیان می‌کنند به این دلیل است که این مشکلات امنیتی آن برطرف و شفاف نشده و راهبردهای آن بیان نشده است. لذا راهبرد ما جعل نصاب و تعریف شناسه در GSI و نظارت سیستمی همراه با پشتوانه فقهی است.

آیا مراجع تقلید به‌صورت شفاف و با صراحت حکم فقهی ارزهای دیجیتال را بیان کرده‌اند؟

برخی از از مراجع چنین چیزی را حرام می‌دانند و بنده از بردن نام آنها معذور هستم و شاید نظر مشهور در شرایط کنونی هم همین باشد. دلیل آنها این است که ابتدا این ابزارها باید ضمانت اجرای خودشان را به فقه بدهند.

آیا در بین فقها و مراجع محترم تقلید کسانی هم هستند که مدافع استفاده از ارزهای دیجیتال باشند؟

این موضوع فعلاً در مقطع نظریه‌پردازی است و در مقطع فتوا هنوز وارد نشده‌اند که بخواهند به صورت رسمی و مستقیماً اعلام کنند که حلال است بلکه هنوز رخصت آن وجود دارد چراکه ممکن است نهادهایی به دلیل اضطرار به این موضوع ورود پیدا کرده باشند اما اینکه این حکم تبدیل به حکمی ملی و کوچه بازاری شود هنوز رخ نداده است.

دلیلش هم این است که امنیت اقتصادی ما مهم‌تر است از اینکه صرفاً در برهه‌ای از زمان بتوانیم مشکلات اقتصادی را حل کنیم اما اگر این راهبردها پیاده شوند قطعاً مراجع محترم تقلید به این موضوع خوش‌بین می‌شوند و می‌دانند که این همان چیزی است که شارع فرموده است و متخصصین امر هم با دقت دیدگاه‌های خود را مطرح خواهند کرد.

با توجه به گستردگی امور مالی در جهان امروز آیا اساساً فقه می‌تواند این همه امور متنوع و از جمله مسائلی همانند ارزهای دیجیتال را مدیریت کند؟

قطعاً همین‌طور است. الحمدلله فقه ما نظام‌ساز است. بدین معنی که در هر موردی دارای دیدگاه و نظر است. برای مثال مفهوم لباس را در نظر بگیرید. تنوع زیادی در لباس وجود دارد اما وقتی فقه می‌خواهد به‌عنوان مدیر شرعی یک لباس وارد شود می‌گوید ملاک در پوشش این است که برجستگی‌های بدن مشخص نباشد و این لباس شهرت هم نباشد بلکه در شأن شما باشد. گاهی لباس صنف همانند نظامیان است اما گاهی اوقات مردم می‌دانند که شخصی لباس شهرت پوشیده است.

«انفال» گزینه‌ای مناسب برای مالیت ارزهای دیجیتال/ برای «نقض عهد سیستمی» چاره‌اندیشی نشده است

لذا شارع حتی در چنین مواردی هم وارد شده است اما دیگر اینکه آبی، قرمز یا سفید باشد را وارد نمی‌شود چراکه جزء شئونات کلی است بلکه می‌گوید خودتان بر اساس عرف بپوشید. نمی‌شود که شارع چیزی را حرام کند اما خودش راهبردی برای از بین بردن آن نداشته باشد این را در اصطلاح فقها «قبح عقاب بلابیان» می‌نامند یعنی قبیح است کسی را تنبیه کنید بدون اینکه قبلاً به وی گفته باشید فلان کار را انجام نده. چطور شارع می‌گوید ربا حرام است اما راه برون رفت از آن را بیان نکند؟ مگر چنین چیزی ممکن است؟

در اقتصاد هم تحت عنوان «گفتمان حقیقت شرعیه»، ورود ما این گونه بوده است که وقتی شارع حرمت ربا و بسیاری دیگر از معاملات را مطرح می‌کند باید صفر تا صد قضایا را نیز برای مکلف بیان کند اما متأسفانه عده‌ای تا چنین سخنانی را می‌شنوند، می‌گویند آیا این چیزهایی که شما می‌گویید به ذهن امام صادق(ع) یا امیرالمؤمنین(ع) نرسید؟ اما چنین افرادی دقت نمی‌کنند که ائمه(ع) همگی یا با شمشیر یا به وسیله مسمومیت شهید شدند لذا زمان آنها زمان سلطان جائر بوده است اما دست آنها در گفتن روایات باز بوده است.

لذا نباید فقه پویا را فراموش کنیم بلکه تمام تراکنش‌هایی که در عالم رخ می‌دهد فقه موظف است راهبردهای کلی را در مورد آن بیان کند. چنین فقهی می‌تواند جهانی شود، چون بر اساس عقلانیت عمل می‌کند و ان‌شاءالله این گونه خواهد شد.

به‌عنوان سؤال پایانی آینده ارزهای دیجیتال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بنده وضعیت آینده ارزهای دیجیتال را همانند آینده ویدئو پیش‌بینی می‌کنم. زمانی برخی افراد ویدئو را در داخل پارچه قایم می‌کردند و این در حالی است که فیلم ارتباطی با خود ویدئو ندارد، چراکه ویدئو، دستگاه یا بستری است که می‌توانید به وسیله آن فیلم قرآنی یا فیلم مبتذل ببینید اما جلوی آن را می‌گرفتند. امروز هم این زد و خوردها در مورد ارزهای دیجیتال صورت می‌گیرد اما قطعاً در آینده نه چندان دور فراگیر خواهد شد چون مورد تأیید عقلای عالم است.

اما اگر ما می‌خواهیم عقب نیفتیم همین الان باید نظارت‌های فقهی آن را انجام داده و اجازه دهیم فعالان اقتصادی ما این ارزها را بومی‌سازی کرده و ان‌شاءالله آن را نشر دهیم. این شدنی است و کارشناسان ما اقرار دارند که چنین چیزی ممکن است اما در این زمینه نیازمند جسارت، جرئت و دانایی هستیم.

guest

استفاده از محتوای توهین‌آمیز، غیراخلاقی، دیدگاه‌های غیراقتصادی، تبلیغات و اطلاعات تماس یا لینک‌های نامرتبط ممنوع است.

نقض قوانین ممکن است منجر به عدم تأیید دیدگاه‌ها یا مسدودسازی حساب کاربران شود.

1 دیدگاه
ممد
ممد
4 سال و 6 ماه قبل

اهان متوجه شدم. پس آخر سال علاوه بر مالیات باید خمس و ذکات بیت کوین رو هم بدیم.